حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

 

حضرت علی علیهما السلام:

إذا هِبتَ أمراً فقَع فیه فإنّ شِدَّةَ تَوقیةِ اَعظمُ ممّا تخافُ منه

(نهج البلاغه- حکمت 175)

 

 إذا: اسم شرط؟- مبنی بر سکون

هبت امراً (شرط) – قع فیه (جزای شرط)

هِبتَ: فعل- ماضی- مفرد مذکر مخاطب- ثلاثی مجرد (هاب- یهیب) – اجوف یایی- لازم- معلوم/ فعل و فاعل (ضمیر بارز ت)- فعل شرط محلا مجزوم

أمراً: اسم- صحیح الاخر- غیرمصدر- جامد- مفرد- مذکر- نکره- معرب / مفعول به

 

ف: حرف عطف، غیر عامل، مبنی بر فتح

قَع: فعل- امر حاضر- مفرد مذکر مخاطب- ثلاثی مجرد (وقع – یقع)- مثال واوی- متعدی- معلوم/ جواب شرط (محلا مجزوم)

فی: حرف جر- عامل- مبنی بر سکون

ه: اسم- ضمیر- مجرور به حرف جر

(جار و مجرور متعلق به قع)

 

ف: حرف عطف غیر عامل، مبنی بر فتح

إنّ: حرف مشبهه بالفعل- عامل – مبنی بر فتح

شدّة توقیة (اسم إنّ) – اعظم ممّا تخاف منه (خبرإنّ)

شِدَّةَ: اسم- صحیح الاخر- اسم مصدر- جامد- مفرد- مونث (لفظی) – نکره- معرب/ اسم إنّ – لفظا منصوب

تَوقیةِ: اسم- صحیح الاخر- مصدر باب تفعیل- جامد- مفرد- مونث لفظی- نکره- معرب / مضاف الیه ، لفظا مجرور

 

اَعظمُ: اسم- صحیح الاخر- غیرمصدر- مشتق اسم تفضیل- مفرد- مذکر- نکره- معرب / خبرإنّ – لفظا مرفوع

من: حرف جر- مبنی بر سکون- عامل

ما: اسم موصول- مبنی بر سکون- محلا مجرور

تخاف منه (جمله فعلیه، صله ی ما)

 

تخافُ: فعل- مضارع- مفرد مذکر مخاطب- ثلاثی مجرد (خاف- یخاف) – اجوف واوی- لازم- معلوم / صله؟

من: حرف جر- مبنی بر سکون- عامل

ه: اسم – ضمیر - مجرور به حرف جر / عائد صله

(جار و مجرور متعلق به تخاف)

 

 امیر المومنین علیه السلام:

هروقت از چیزی ترسیدی، خود را در آن بیفکن. پس به درستی که سختی هراس بزرگتر از آن چیزی است که از آن می ترسی.

 

نظرات  (۶)

  • سمیه افتخاری
  • اصلاح:

    وقی به معنای " واقع شد" لازم است
    وقی فی به معنای " آغاز کرد" متعدی به حرف جر است
  • فائزه موسوی طیبی
  • - اذا اسم ظرف زمان و مبنی است (درس 27 هدایه)

    - فقط شدة اسم انّ است نه شدة توقیه 

    - تخاف فعل و فاعل است لذا همان طور که گفتید تخاف منه جمله صله است
  • فرید افتخاری
  • - اذا در تجزیه، اسم ثلاثی، مبنی غیر عامل، دائم الا ضافه، ظرف زمان مستقبل، متضمن معنای شرط و در ترکیب، ظرف زمان شرطیه، مبنی بر سکون، محلا منصوب، مفعول فیه، متعلق به هبت

    - شرطیه بودن اذا معنوی است، لذا به عنوان اسم شرط عمل نمی کند و جمله - شرط و جزای آن را محلا مجزوم نمی سازد.

    فاء را بهتر از فاء الجزاء یا حرف جزا بگیریم که با معنای شرط سازگار باشد.

    - توقیه دو تا مضاف الیه است ، توقی + ه

    - توقی مصدر باب تفعل است نه تفعیل

    - اعظم به خاطر داشتن وزن فعل و نعت (2 تا از 9 عامل منع صرف) غیر منصرف است لذا تنوین نگرفته است.

    - کل جمله تحاف منه مصدر است، تخاف فقط فعل و فاعل است.

    در ترجمه قع یعنی بیفت، واقع شو (لازم است و باید طوری معنا کنیم که لازم بودن آن دیده شود)



    با نظر فاءزه خانم مبنی بر اسم ان موافقم.
    پس شرطیه بودن ظرف زمان تغییری در جمله ایجاد نمیکنه ؟
  • فرید افتخاری
  • در جواب سید حسین : تغییر ظاهری ایجاد نمی کند، فقط معنای شرطی به عبارت می دهد. 
    نحاة می گویند : اصل در اسم آن است که معرب باشد و اصل در حرف آن است که مبنی باشد. اینجا اذا اسم است که به خاطر شباهت معنوی به إن شرطیه که حرف است ، مبنی شده است.
    توقیه جامده یا مشتق؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.