حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

قال الرضا علیه السلام:

مَن کانَ یَومُ عاشوراءَ یَومَ مُصیبَتِهِ و حُزنِهِ وبُکائِهِ ، یَجعَلُ اللّه ُ یَومَ القیامَةِ یَومَ فرحِهِ و سُرورِهِ

بحار الانوار، ج 44، ص 284

 

من: اسم موصول مشترک- مبنی بر سکون / مبتدا محلا مرفوع

(کان یوم عاشوراء یوم مصیبته و حزنه و بکائه) : خبر محلا مرفوع

 

کان: از افعال ناقصه- مفرد مذکر غایب /فعل

یومُ: اسم- مفرد- مذکر- جامد غیر مصدری- معرب- صحیح الاخر-معرفه به اضافه / اسم کان و مرفوع

عاشوراء: اسم- مفرد- مونث؟ - مشتق- معرب، ممدود- معرفه (عَلَم) / مضاف الیه و منصوب در محل جر (اعراب اسم غیر منصرف)

یومَ: مانند بالا / خبر کان و منصوب

مصیبت: اسم- مفرد- مونث مجازی- مشتق، اسم مصدر یا مصدر میمی؟- معرب- معرفه به اضافه /مضاف الیه و مجرور

ه: ضمیر متصل مجروری- مفرد مذکر غایب- مبنی/ مضاف الیه و مجرور

 

و: حرف عطف - غیر عامل

حزن: اسم- مفرد- مذکر- جامد مصدری- معرب- معرفه به اضافه / عطف به مصیبة و مجرور

ه: مانند بالا

بکاء:اسم- مفرد- مونث- جامد مصدری- معرب، ممدود- معرفه به اضافه / عطف به مصیبة و مجرور
ه: مانند بالا

 

یجعل:فعل مضارع- مفرد مذکر غایب- ثلاثی مجرد- سالم- متعدی- معلوم- معرب/ فعل

الله: لفظ جلاله- مفرد- مذکر- معرب- معرفه به ال /فاعل یجعل و مرفوع

یوم: مانند قبل / مفعول به یجعل

القیامة: اسم- مفرد- مونث- جامد- معرب- معرفه به ال / مضاف الیه و مجرور

 

یومَ: مانند قبل /مفعول فیه و منصوب

فرح: اسم- مفرد- مذکر- جامد مصدری- معرب- معرفه به اضافه /مضاف الیه و مجرور

ه:مانند قبل

و: حرف عطف- غیر عامل

سرور: اسم- مفرد- مذکر- جامد- معرب- معرفه به اضافه / مضاف الیه و مجرور

ه: مانند قبل

 

کسی که روز عاشوراء، روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را روز شادی و سرورش قرار می دهد.
 

نظرات  (۳)

به نظرم "من" شرطیه است چون دو جمله به هم مربوطند و معنای شرطی بین آن ها وجود دارد: هر کس روز عاشوراء ... خداوند روز قیامت را ...

در درس چهل و نه هدایه داشتیم که اگر فعل شرط ماضی و جزاء مضارع باشد، هر دو وجه: مجزوم شدن یا نشدن فعل جزاء مجاز است. بنابراین مشکل مجزوم نبودن فعل یجعل که در اینجا جزاء است هم حل می شود.


یجعل از افعال دو مفعولی است (که دو مفعول آنها در اصل مبتدا و خبر بوده اند) در اینجا یوم (القیامة) مفعول به اول و یوم (فرحه و ... ) مفعول به دوم است.

مفعول فیه یعنی زمانی که فعل در آن واقع شده و در اینجا یوم فرح و سرور زمان واقع شدن فعل یجعل نیست.


قیامة و سرور مصدر است.


مصیبة اسم فاعل است ولی معنای مصدری دارد درسته؟



کسی نظری داره؟
(یوم) ظرف است و باید همیشه مفعول فیه باشد. (مخصوصا از یجعل به بعد)
یه سوال همین جوری

اسما عامل(اسم فاعل و اسم مفعول ...) که فاعل و مفعول می گیرند، از کجا باید این فاعل ... رو میگیرن، تشخیص بدیم؟

یعنی در کجا ها فاعل ... می گیرن؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.