حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

 

حضرت امام باقر (علیه السلام) می فرماید:

لَوْ أُتِیتُ بِشَابٍ‏ مِنْ ‏شَبَابِ‏ الشِّیعَةِ لَایَتَفَقَّهُ ‏فِی‏ الدِّینِ لَأَوْجَعْتُهُ

المحاسن، ج‏1، ص 228

 

لَوْ: حرف شرط – مبنی بر سکون - عامل

أُتِیتُ: فعل – ماضی – مفرد مذکر غایب – ثلاثی مجرد – معتل (ناقص یایی) – متعدی – مجهول /فعل و فاعل – فعل شرط محلا مجزوم

ب: حرف جر– مبنی بر کسر – عامل

شابّ: اسم – صحیح الاخر – غیرمصدر - مشتق – اسم فاعل (ثلاثی مجرد از شبب) – مفرد – مذکر – نکره – معرب / مجرور به حرف جر. (جار و مجرور متعلق به أتیت)

مِنْ: حرف جر– مبنی بر سکون – عامل

‏شَبَابِ‏: اسم – صحیح الاخر – غیرمصدر - مشتق – اسم فاعل - مذکر - جمع مکسر – معرفه به اضافه – معرب / مجرور به حرف جر – جار و مجرور متعلق به أتیت

الشِّیعَةِ: اسم – صحیح الاخر – غیرمصدر – جامد – اسم جمع ؟ – مونث – معرفه به ال- معرب / مضاف الیه

لا: حرف نفی – غیرعامل – مبنی بر سکون

لَایَتَفَقَّهُ: فعل – مضارع منفی – مفرد مذکر غایب – ثلاثی مزید باب تفعّل – سالم – متعدی – معلوم / فعل و فاعل (ضمیر مستتر هو)

‏فِی: حرف جر – مبنی بر سکون – عامل

الدِّینِ: اسم – صحیح الاخر – غیرمصدر – جامد – مذکر- مفرد – معرفه به ال – معرب / مجرور به حرف جر – جار و مجرور متعلق به لایتفقّه

لَایَتَفَقَّهُ ‏فِی‏ الدِّینِ: جمله حالیه – محلا منصوب

ل: حرف – لام تاکید؟ - مبنی بر فتح - غیرعامل

أَوْجَعْتُ: فعل – ماضی – متکلم وحده – ثلاثی مزید باب افعال – معتل (مثال واوی) – متعدی – معلوم / فعل و فاعل ضمیر بارز تُ – جواب شرط – محلا مجزوم

هُ: اسم - ضمیر متصل نصبی – مفرد مذکر غایب / مفعول به

 

امام باقر علیه السلام:

اگر جوانى از جوانان شیعه را نزد من بیاورند که در دین تفقه (فهم عمیق) نمی کند، او را حتما تنبیه می کنم.

 

 

نظرات  (۴)

عالیییییییییییییییییییییییییییییییییه
سایتتون بیسته خیلی از سایتتون خوشم اومد.

  • فرید افتخاری
  • منْ ‏شَبَابِ‏ الشِّیعَةِ  متعلق به أتیت نیست چون در معنا درست درنمی آید، یعنی معنا میشود ، اگر آورده شوم از جوانان شیعه...
    پس باید آن را متعلق به یکون محدوف و جمله را صفت شاب بگیریم که در محل جرّ است چون تابع شاب است.

    لَایَتَفَقَّهُ ‏فِی‏ الدِّینِ: جمله وصفیه – محلا مجرور است چون بعد از  شاب که نکره است آمده و در معنا صفت برای اوست.

    با این توضیح معنا می شود: اگر آورده شوم به جوانی که اینچنین صفت دارد که از جوانان شیعه است و اینچنین صفت دارد که (تلاش برای) فهم دین تمی کند....
    یعنی اینکه این ها صفت اول و دوم شاب است
  • فرید افتخاری
  • همین طوره

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.