حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حضرت امام موسی بن جعفر الکاظم علیهما افضل صلوات الله و تحیاته :

انَّ خَواتیمَ اَعمالِکُم قَضاءُ حوائِجِ اخوانِکُم و الاِحسانُ الَیهِم ما قَدَرتُم وَالاّ لَم یُقبَل مِنکُم عَمَلٌ.حِنُّوا علی اخوانِکُم وَارحَمواهُم تَلحَقوا بِنا.

البحارالانوار- 75- 379

 

 

انَّ : حروف مشبهه باالفعل - مبنی- عامل

خَواتیمَ : اسم- جمع- مکسر- مونث- معتل- جامد- متصرف- منصرف- معرفه- معرب/اسم انَّ و منصوب

اَعمالِ : اسم- جمع- مکسر- مونث- جامد مصدری- معرب- معرفه باضافه- منصرف- متصرف- سالم/ مضاف الیه و مجرور

کم : اسم - ضمیر متصل- /مضاف الیه محلا مجرور

قَضاءُ : اسم- مفرد- مذکر- معرب- جامد(مصدری؟)- منصرف- متصرف- معرفه- /خبر انَّ و مرفوع

 

حوائِجِ : اسم- جمع مکسر- مونث- معرب- معرفه- جامد- منصرف- متصرف/مضاف الیه و مجرور

اخوانِ : اسم- جمع- مذکر- منصرف- غیر متصرف؟- جامد- معرب- معرفه-/مضاف الیه و مجرور

الاِحسانُ : اسم- مفرد- مصدر- جامد- معرب- معرفه- تساوی در تذکیر و تانیث- منصرف- متصرف /عطف به واو خبر انَّ و مرفوع

الَیهِم : جار و مجرور

 

ما : اسم موصول- مبنی-

قَدَرتُم : فعل-  ماضی-  سالم- جمع- مذکر- مخاطب- معلوم- لازم- مبنی/فعل و فاعل

و إلاّ : حرف استثناء

لَم یُقبَل : فعل- مضارع مجزوم- مفرد -  مذکر- غایب- مبنی بر سکون بواسطه لم- مجهول- اصل فعل متعدی/ فعل و فاعل مستتر

مِنکُم : جار و مجرور

 

عَمَلٌ : اسم- مفرد- مذکر- جامد مصدری- معرب- نکره- منصرف- متصرف/ نایب فاعل و مرفوع

حنّوا : فعل امر- جمع- مذکر مخاطب- فعل مضاعف- مبنی /فعل امر و مرفوع و فاعل ضمیر متصل واو

علی اخوانِکُم : تجزیه اخوان قبلا گفته شد /جار و مجرور و مضاف الیه

وَارحَموا : فعل امر مخاطب- جمع- مذکر- مخاطب- مبنی- سالم- ثلاثی مزید- متعدی/فعل امر و فاعل مرفوع

هُم : اسم- ضمیر-  جمع مذکر غایب- مبنی/ مفعول به و محلا منصوب

تَلحَقوا : فعل- جمع- مذکر- مخاطب- ثلاثی مزید- لازم- سالم- معلوم/ فعل منصوب به ادات ناصبه محذوف (ل...)

بنا : جار و مجرور

 

مُهر (قبول) اعمال شما برآوردن نیازمندی های برادرانتان و احسان به آنان در حدیست که میتوانید (در حد توان است) وگرنه هیچ عملی از شما پذیرفته نیست، به برادرانتان عطوفت و مهربانی کنید تا به ما بپیوندید.

 

نظرات  (۳)

  • سید حامد فرهنگ
  • جارومجرور در جمله جای مشخصی داره؟ مثلا فرقی بین این دو جمله وحود داره؟
    لَم یُقبَل مِنکُم عَمَلٌ
    لَم یُقبَل عَمَلٌ مِنکُم
  • فرید افتخاری
  • یک ضرب المثل طلبگی - عوامانه داریم که : جار و مجرور خوش نشین است و هر جائی ذر جمله می نشیند.
    این یعنی جای آن تغییری در معنا ایجاد نمی کند.
    یک قاعده معانی بیان هم داریم که تقدیم ماحقه التاخیر یفید الحصر 
    یعنی جلو انداختن آنچه باید بعدا بیاید مفید حصر است یعنی یک "فقط" در معنا اضافه می کند.
    مثلا در علیکم انفسکم که از آیات کلیدی قرآن کریم است افاده معنای حصر باعث عمق معنایی بالای شده است.

    الا اینجا اداة حصر است.

    حنوا علی اخوانکم و تلحقوا بنا ، شرط و جزای شرط هستند گه در هدایه تخت عنوان کلمه المجازاة بحثشان آمده است و در کتب دیگر تحت عنوان طلب در عوامل جزم مضارع هم آمده است.
    به هر حال در 5 مورد حرف شرط حذف می شود و یکی از آنها امر است که اینجا هم از همین موارد است و لذا فعل جواب یعنی تلحقوا مجزوم شده است.

    تجزیه:

    حوائج و خواتیم هر دو صیغه منتهی الجموع و لذا غیرمنصرف هستند.

    قضاء مصدر و عمل اسم مصدر است.

    حنوا که فعل امر است مرفوع نیست و مجزوم است

    ارحموا و تلحقوا هر دو ثلاثی مجردند.

    خواتیم جمع کدام یک است: خاتَم ، خاتِم یا خاتِمة ؟ و آیا خاتَم جامد است؟

    قسمت ترکیب:

    الیهم متعلق به الاحسان است.

    نقش ما قدرتم چی است؟ آیا مبتدا و خبرند؟ (چون گفتیم که ما اسم موصول است و باید نقشی داشته باشد)

    الا به نظرم حرف استثنا نیست.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.