حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

فصاحة الکلام

فصاحةُ الکلام : سلامتُهُ بعدَ فصاحة مفُرداته ممَّا یُبهم معناه ویحول دون المراد منه

و تتحقَّقُ فصاحته بخلُوه من ستة عیوب تنافر الکلمات مجتمعة  ضعف التألیف  التعقید اللفظی  التعقید المعنوی کثرة التکرار تتابُع الإضافات.

الأول - «تنافُر الکلمات مُجتمعة» أن تکونَ الکلماتُ ثقیلةُ على السمع من ترکیبها مع بعضها ، عَسرة النّطق بها مُجتمعةً على اللّسان (وإن کان کل جزء منه على انفراده فصیحاً) والتنافر یَحصُلُ : إمِّا بتجاوُز کلمات متقاربة الحروف و إمّا بتکریر کلمة واحدة.

(الف) ومنه شدید الثِّقل : کالشطر الثانی فی قوله :

وَقبرُ حرب بمکان قفرٌ وَلیس قَرب قبر حربٍ قبرُ

(ب) ومنه خفیف الثِّقل کالشطر الأول فی قلو أبی تمَّام :

کریم ٌ متى أمدَحهُ والورى معی : وإذا ما لمته لمته وحدی

    

فصاحت کلام

فصاحت کلام، سلامت گفتار است بعد از روشن شدن تمام کلماتش از ابهام در معنا، و نیز از غیر آن مقصودی که از آن کلام داریم.

و فصاحت کلام با خالی شدن از شش عیب تحقق می یابد:

 1. تنافر الکلمات مجتمعه  2.سستی تالیف 3.پیچیدگی لفظی 4. پیچیدگی معنوی 5. تکرار زیاد 6.اضافه شدن پشت سر هم

 

1. تنافر الکلمات مجتمعه:

کلماتی که وقتی ترکیب می شوند برای شنیدن سنگین باشد، سخت بودن برای زبان در بیان آن، و زمانیکه کلمات از حروف ساخته شده تجاوز کند ناهنجاری حاصل میگردد و یا این این ناهنجاری با تکرار یک کلمه حاصل می شود.

و دو قسم می شود:

(الف) سنگینی شدید، مثل مصراع دوم در کلام شاعر:

وَقبرُ حرب بمکان قفرٌ وَلیس قَرب قبر حربٍ قبرُ

(ب) و سنگینی ضعیف مانند مصراع اول از شعر أبی تمّام:

کریم ٌ متى أمدَحهُ والورى معی : وإذا ما لمته لمته وحدی

 

نظرات  (۵)

  • فرید افتخاری
  • وَقبرُ حرب بمکان قفرٌ
    قبر حرب در مکان متروکی است.
    وَلیس قَرب قبر حربٍ قبرُ
    و نزدیک قبر حرب قبری نیست

    کریم ٌ متى أمدَحهُ والورى معی
    بزرگواری که وقتی او را مدح می گویم مردم با منند
    وإذا ما لمته لمته وحدی
    و آنگاه که سرزنشش میکنم، سرزنشش می کنم به تنهایی
    عَسرة النّطق بها مُجتمعةً على اللّسان (وإن کان کل جزء منه على انفراده فصیحاً) والتنافر یَحصُل : إمِّا بتجاوُز کلمات متقاربة الحروف وإمّا بتکریر کلمة واحدة.

    سختی گفتار با جمع شدن کلمات در زبان ناهنجاری حاصل میگردد و (زمانیکه هرکلمه بتنهایی فصیح است ): یا این ناهنجاری در گفتار با کلماتی که حروف نزدیک به هم دارند و یا با تکرار یک کلمه در گفتار حاصل می شود.
    سلام. اعراب «أن تکونَ الکلماتُ ثقیلةُ » درسته؟ همین طور «عَسرة»؟ و ظاهرا «بتجاوُز »، بتجاور باشه.
    در قَرب قبر حربٍ "قبرُ" هم ظاهرا «قبرٌ» باشه!مگه این که مضافی در تقدیر داشته باشه.
  • فرید افتخاری
  • ثقیلةُ درست نیست و ثقیلةٌ با تنوین درسته.

    در مورد عسرة وضع طور دیگری هست، در متن افتادگی هست و متن درست اینطوره:
    تنافُر الکلمات مُجتمعةً: أن تَکونَ الکلماتُ ثقیلةً على السَمعِ، یَلزمُ مِن ترکیبها مَعَ بعضها عُسرَةُ النطقِ بها مُجتمعةً على اللسان.

    در این حالت عُسرَةُ فاعل برای یلزم و مرفوع می باشد.

    در همین نسخه بتجاور آمده که یعنی در همسایگی آمدن یا همسایه بودن یا در نزدیکی.

    در مورد قبر همان ضمه صحیح است به خاطر این که در شعر اعراب قافیه را معمولا اشباع می کنند.
    بطور کلی در ادبیات عرب یک بحثی هست تحت عنوان االضرورات الشعریة یا الجوازات الشعریة که خیلی مفصل هم هست و در آن از قواعد خاصی بحث میکنند که فقط در شعر جاری می شود.
    از آنجا که دقت روی اشعار و قواعد خاص آنها به بحث های بعدی و اصلی این حوزه -که به حول و قوه الهی در زمینه معارف قرآنی و روائی خواهد بود- کمکی نمی کند، روی شعرها در کتاب جواهر البلاغة تاکیدی نیست و همانطور که مدیر محترم حوزه در تلگرام اشاره کردند اگر دوستان نخواستند یا نتوانستند آنها را ترجمه و اعراب گذاری نمایند اشکالی ندارد و انتظار هم این نیست که اشعار را در این سطح درک کنیم و اصولا با توجه به اهداف حوزه علمیه کوچک ما، نیازی هم به آن نیست.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.