حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

المبحث الثانی فی النهی

النهی - هو طلب الکف عن الشیء على وجه الاستعلاء  مع الإلزام ، وله صیغة واحدة ، وهی المضارع المقرون بلا الناهیة : کقوله تعالى «ولا تفسدوا فی الأرض بعد إصلاحها ولا تجسسوا ولا یغتب بعضکم بعضاً» وقد تخرج هذه الصیغة عن أصل معناها إلى معانٍ أخر ، تستفاد من سیاق الکلام وقرائن الأحوال.

(1) کالدُّعاء - نحو قوله تعالى «ربنا لا تؤاخذنا إن نسینا أو أخطأنا»

(2) والالتماس - کقولک لمن یُساویک - أیها الأخ لا تتوان.

(3) والارشاد - کقوله تعالى «لا تسالوا عن أشیاء إن تبد لکم تسؤکم»

(4) والدوام - کقوله تعالى «ولا تحسبن الله غافلا عما یعمل الظالمون»

(5) وبیان العاقبة - نحو قوله تعالى «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتاً بل أحیاء».

(6) و التیئیس - نحو قوله تعالى «لا تعتذروا قد کفرتم بعد إیمانکم»

(7) و التمنى - نحو یا لیلة الأنس لا تنقضی

و کقوله - یا لیلُ طل یا نومُ زلُ یا صبح قف لا تطلع

(8) والتهدید - کقولک لخادمک - لا تطع أمری

(9) والکراهة - نحو لا تلتفت وأنت فی الصلاة.

(10) والتوبیخ - نحو لا تنه عن خلق وتأتى مثله

(11) والائتناس - نحو «لا تحزن إن الله معنا»

(12) والتحقیر - کقوله :

لا تطلب المجد إن المجد سلمه صعب ، وعش مستریحاً ناعم البال

وکقوله :

دع المکارم لا ترحل لبغیها واقعد فإنک أنت الطاعم الکاسی

  

مبحث دوم فعل نهی 

نهی: طلب عدم انجام کار بصورت برتری جستن همراه با ضرورت است.

فعل نهی از مضارع گرفته می شود و صیغه ی مشخص و واحدی دارد.

مانند: در زمین بعد اینکه اصلاح شد، فساد نکنید و بعضی از شما درباره ی بعضی دیگر تجسس و غیبت نکنید.

 

گاهی فعل نهی از معنای اصلیش خارج شده ومعنای دیگری می بابد که آن معنا را باید از سیاق کلام و قرینه ها متوجه شد. مانند:

1-دعا: پروردگارا اگر فراموش و یا خطا کردیم، ما گرفتار نکن .

2-التماس: مانند سخن تو با کسی که مساویست با تو ای برادر!

3-ارشاد: مانند قول خداوند: در مورد چیزهایی درخواست نکنید که اگر آشکار شود، به شما زیان می رساند.

4-دوام:خداوند را نسبت به اعمال ظالمان غافل نپندارید.

5-بیان عاقبت:کسانی را که در راه خدا کشته شدند مردگان نپندارید، آنان زنده گانند.

6-نا امید کردن :عذر نیاورید، بدرستیکه بعد از ایمان آوردن کافر شدید.

7-تمنی: ای شب که همدم هستی، پایان نیاب. و یا : ای شب! طولانی شو، ای خواب! کوتاه نشو،  ای صبح! بایست و طلوع نکن.

8-تهدید: سخنی که به خدمتکارت میگویی: [اگر] اطاعت نکنی امرم را...

9-کراهت: به سمت چپ و راست نگاه نکن در حالیکه در نمازی.

10-توبیخ و سرزنش: خلق را از چیزی که خودت انجام دهنده ی همانی، نهی نکن.

11-ایجاد انس:  محزون نشو همانا خداوند با ماست

12-تحقیر: بزرگی را طلب نکن همانا رسیدن به آن سخت است و زندگی کن با راحتی و سبک بالی.

و : مکارم را رها کن و برای رسیدن به آن تلاش نکن، به آن نمیرسی، پس تو [تنها] خورنده و پوشنده هستی.

نظرات  (۳)

  • فرید افتخاری
  • - التیئیس، یأس است که به باب تفعیل رفته است و متعدی شده یعنی مأیوس کردن

    - التمنى، منی (آرزو) است که به باب تفعل رفته و معنای مطاوعه (اثرپذیری) یعنی آرزو داشتن

    - الائتناس، انس است که به باب افتعال رفته و آن هم به معنای مطاوعه [(اثرپذیری) است یعنی انس داشتن
  • فائزه موسوی طیبی
  • با سلام

    2 - أیها الأخ لا تتوان : ای برادر تردید مکن
  • فرید افتخاری
  • توانی به معنای قصور و سستی است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.