حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

و قد تخرج ألفاظ النّداء عن معناه الأصلی إلى معان أخرى ، تفهم من السِّیاق بمعونة القرائن ومن أهمّ ذلک

(1) الإغراء – نحو قولک لمن أقبل یتظَّلم : یا مظلومُ.

(2) والاستغاثة – نحو ، یالله للمؤمنین.

(3) والندبة – نحو قول الشاعر

فواعجباً کم یدَّعی الفضلَ ناقصٌ وَوَا أسفاً کم یظهر النقص فاضل

(4) والتّعجب – کقول الشاعر

یا لک من قُبُّرة بمعمرِ خلاَ لکِ الجوُّ فبیضى واصفرى

(5) والزجر – کقول الشاعر :

أفؤادی متى المتابُ ألَّما تصحُ والشَیبُ فوق راسی المَّا

(6) والتحسُّر والتَّوجُّع – کقوله تعالى «یا لیتنی کنتُ تراباً»

وکقول الشاعر :

أیا قبرَ مَعن کیف واریت جودَهُ وقد کانَ منه البرُّ وَالبحر مُترعاً

(7) والتَّذکر کقوله :

أیا منزلی سلمى سلامٌ علیکما هل الأزمٌن اللاتی مضینَ رواجع

(8) والتحیرُّ والتضجُّر – نحو قول الشاعر :

ایا مَنازلَ سلمى أین سلماک من أجل هذا بکیناهاَ بکیناک

ویکثر هذا فی نداء الأطلال والمطایا : ونحوها

 (9) والاختصاص  – هو ذکر اسم ظاهر بعد ضمیر لأجل بیانه.

نحو قوله تعالى : «رحمةُ الله وبرکاته علیکم أهل البیت إنه حمیدٌ مجید» ونحو : نحن العلماءَ ورثة الأنبیاء :

«أ» إمَّا للتَّفاخر – نحو : أنا أکرمُ الضیف أیها الرجل.

«ب» وإما للتَّواضُع – نحو : أنا الفقیرُ المسکین ُ أیّها الرجل ونحو : اللهم اغفر لنا أیَّتها العصابَة  .

 

  

و گاهی الفاظ ندا از معنای اصلی خود خارج می شوند و معنای دیگری پیدا می کنند که از سیاق جمله و به کمک قرائن می توان آنها را تشخیص داد. و از مهمترین آنها عبارتند:

 

(1) برانگیختن- مانند سخنت با کسی که می خواهی به مظلومیت او توجه شود: "ای مظلوم !"

(2) و طلب کمک و داد خواستن- مانند خدایا به داد مؤمنین برس!

(3) و تضرع- مانند سخن شاعر:

عجبا از کسی که ادعای فضل می کند در حالیکه نقص دارد و وا اسفا (دریغا) از آنکه اظهار عیب می کند در حالیکه فاضل است..

(4) و تعجب و شگفتی- مانند قول شاعر:

 یا لک من قُبُّرة بمعمرِ خلاَ لکِ الجوُّ فبیضى واصفرى (؟)

(5) و باز داشتن- مانند کلام شاعر:

 أفؤادی متى المتابُ ألَّما تصحُ والشَیبُ فوق راسی المَّا (؟)

(6) افسوس و دردمندی- مانند کلام خداوند در قرآن : «ای کاش خاک می شدم..»  و مانند سخن شاعر:

ای قبر «معن» چگونه بخشندگی او را پوشانده ای در حالیکه جود او خشکی و دریا را پر کرده بود...

[معن: اسم شخصی بوده است]

(7) و یادآوری مانند این کلام:

ای دو منزل سلما، سلام بر شما! آیا زمانهای آینده به گذشته بر می گردد(؟)

(8) و ناباوری و اندوه- مانند قول شاعر:

ای منازل سلما، سلمای شما کجاست؟ به همین خاطر برای او و برای تو گریه می کنیم.

(9) و اختصاص دادن- ذکر کردن اسم ظاهر بعد از ضمیر به منظور بیان آن ضمیر.

مانند قول خداوند: «رحمت و برکات خدا بر شما باد ای اهل بیت، همانا او ستوده و بلند مرتبه است. و مانند :ما عالمان وارث پیامبران هستیم.

[اهل بیت و عالمان به عنوان اسم ظاهر بعد از ضمیر آمده اند]

الف) یا برای اظهار فخر: من مهمان را اکرام می کنم ای مرد!

ب) یا برای فروتنی- مانند: من حاجتمند و درمانده هستم ای مرد! و مانند: خداوندا ما را بیامرز، ای گروه و جمعیت(؟)

[فقیر: حاجتمند، در مجمع البیان گفته شده که فقیر را فقیر گویند زیرا گویا فقار او ( یعنی ستون فقرات او ) شکسته شده و نتوانسته به حاجت خود برسد . مسکین: درمانده ،برخی گفته اند مسکین آن است که هیچ چیز نداشته باشد و حال او از فقیر سخت تر و شدید تر است ]

 

نظرات  (۲)

  • فرید افتخاری
  • فواعجباً کم یدَّعی الفضلَ ناقصٌ وَوَا أسفاً کم یظهر النقص فاضل
    هر دو کلمه "کم" یعنی "چه بسیار"

    یا لک من ُقُبُّرة بمَعْمَرِ ... خَلاَ لَکِ الجوُّ فَبِیضِی وَاصْفِرِی
    شگفتا از «قُبُّرة » در دشت سرسبز ، اکنون آسمان براى تو آماده است پس تخم بگذار و آنجا را خالی کن.
    (ایـن اشـعار از طرفة بن عبد است که همراه عمویش در سفر در کنار آبى به نام معمر فرود آمـدند وچند قُبُّرة را که در فارسى به آن چکاوک مى گویند, دید, دامى گذاشت وهر چه به انتظار نشست , کبوترى نیامد, لذا مایوسانه دام را جمع کرد و آنگاه دید که پرندگان آمدند و دانه هایی که او افشانده بود خوردند و این اشعاررا خواند که : مـا رفـتـیم وفضا براى پرواز تو خالى شد, پس تخم کن وو از آنجا برو (أصفر المکان: خلا وفرغ .)

    أفؤادی متى المتابُ ألَّما تصحُ والشَیبُ فوق راسی المَّا
    اى قلب من، توبه گاهت کى خواهد بود؟ آیا صحت نمی یابی با این‌که پیرى سرم را پوشانده است؟ (کنایه از سفیدی موی سر، ألمّا : شمل وغطى الرأس)

    أیا قبرَ مَعن کیف واریت جودَهُ وقد کانَ منه البرُّ وَالبحر مُترعاً
    اى قبر «معن» چگونه بخشش او را پوشاندی با این‌ که از آن (جود) خشکى و دریا پر شده است
    (مترع : مملؤه ، منظو شاعر تعجب از این است که چطور کسی که جودش خشکی و دریا را پر کرده بود را قبری تنگ و کوچک توانسته در خود جای دهد).

    أیا منزلی سلمى سلامٌ علیکما هل الأزمٌن اللاتی مضینَ رواجع
    اى دو منزل سلمى، سلام بر شماها، آیا زمان هایی که گذشتند باز مى‌گردند؟
    (سلمی اسم محبوبه شاعر بوده است و او از زمان هایی یاد می کند که با او در دو منزلش بوده است.)





    منون از مطالبتان 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.