حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

تنبیهات

الأول – یُوضع الخبرُ موضعَ الإنشاء لأغراضٍ کثیرة ، أهمها :

(1) التفاؤل – نحو هداک الله لصالح الأعمال :

کأنَّ الهدایةَ حصلت بالفعل فاخبرَ عنها – ونحو : وفقک الله.

(2) والاحتراز عن صورة الأمر تأدّباً واحتراماً ، نحو : رحم الله فلانا ونحو : ینظر مولایَ فی أمری ویقضی حاجتی.

(3) والتنبیه على تیسیر المطلوبِ لقوة الأسباب کقول الأمیر لجنده «تأخذون بنواصیهم وتنزلونهم من صیَاصیهم».

(4) والمبالغة فی الطلب للتنبیه على سرعة الامتثال.

نحو (وإذ أخذنا میثاقکم لا تسفکون دماءکم) لم یقل لا تسفکوا ، قصداً للمُبالغة فی النَّهی ، حتى کأنهم نهو فامتثلوا ثم أخبر عنهم بالامتثال..

(5) إظهار الرَّغبة – نحو قولک فی غائب : رَزَقنی الله لقاءهُ.

الثانی – یُوضع الانشاء موضع الخبر لأغراض کثیرة

«أ» منها : إظهار العنایة بالشیء : والاهتمام بشأنه – کقوله تعالى (قل أمر ربی بالقسط واقیموا وجُوهکم عند کل مسجد)

لم یقل : وإقامة وجوهکم ، إشعاراً بالعنایة بأمر الصلاة ، لعظیم خَطرها ، وجلیل قدرها فی الدین.

ب» ومنها : التحاشی والاحتراز عن مُساواة الَّلاحق بالسّابق. کقوله تعالى (قال إنی أشهدُ اللهَ ، واشهدوا أنى بریء ممَّا تُشرِکونَ من دونه) لم یقُل وأُشهدکم تَحاشیاً وفراراً مِن مُساواة شهادتهم بشهادة الله تعالى.

الثالث – الانشاء کالخبر فی کثیر ممّا ذُکر فیه ، ومما سُیذکر فی الأبواب.التالیة – من الذکرى والحذف وغیرهما ، إن شاء الله تعالى.

الرابع – یُستعمل کل من (الأمر والنهی والاستفهام) فی أغراض أخر یرجع فی إدراکها إلى الذوق الأدبی ، ولا یکون استعمالٌها فی غیر ما وُضعت له إلا لطریقة أدبیة تجعل لهذا الاستعمال مزیة یترقى بها الکلام فی درجات البلاغة ، کما سبق القول.

  

هشدارها

اول:برای هدفهای فراوانی خبر در موضع انشا قرار میگیرد که مهمترین آنها عبارتست از:

 

1-فال نیک زدن- مانند:خداوند تو را به انجام اعمال صالح هدایت کند.

انگار که هدایت حاصل شده است و از آن خبر میدهند.  و مانند: خداوند تو را موفق کند.

2-پرهیز از صورت امر به جهت احترام و ادب. مانند: خداوند فلانی را رحمت کند. و مانند: مولای من در کارم نظاره میکند و حاجتم را برآورده میکند.

3-هشدار دادن بر اینکه دستیابی به مطلوب آسان است. مانند سخن فرمانده به سپاهش ((پیشانی های آنان را میگیرد و از دژهایشان پایین آورید.))

4-مبالغه در طلب کردن برای اینکه شتاب در انجام دادن آن یادآوری شود.

مانند (و زمانی که از شما پیمان گرفتیم خون هایتان را نمی ریزند.) نگفته است (لا تسفکوا) تا در نهی از خونریزی مبالغه کند. گویا مردم به نهی خداوند عمل کرده اند و خداوند از فرمانبرداری آنان خبر میدهد.

5-اظهار میل و علاقه. مانند سخن تو که در باره شخص غایبی میگویی: خداوند دیدارش را روزیم کند.

 

دوم: برای اهداف زیادی انشأ در شکل خبر وضع می شود:

 

الف) از آن اهداف نشان دادن توجه به چیزی و همت ورزیدن به موقعیت آن است. مانند سخن خداوند : بگو خدای من به عدالت فرمان داده است و توجه خود را در هر مسجد به سوی او کنید.

نفرموده: و اقامه وجوهکم تا توجه به امر نماز را بیان کند چون نماز مقام  و منزلت بالایی در دین دارد.

ب) و از آن اهداف: دوری کردن و پرهیز از مُساواة الَّلاحق بالسّابق. (؟) مانند سخن خداوند متعال (گفت من خدا را شاهد میگیرم و شما هم شهادت دهید که من از خدایانی که غیر خدای یکتا میپرستید بیزارم.) نگفت و اشهدکم تا از یکسان کردن گواهی خدا با مشرکان پرهیز کند.

 

سوم: در بسیاری از مواردی که ذکر شد انشا مانند خبر است و در باب های آینده ذکر خواهد شد. از ذکر کردن و حذف و غیر آن دو

 

چهارم: هر کدام از امر و نهی و استفهام در اهداف دیگری نیز کاربرد دارند که در شناخت آنها باید به ذوق ادبی رجوع شود. کاربرد اینها در غیر معانی ای که برای آن وضع شده است، نیست جز برای اصول ادبی. این نوع کاربرد مزیتی به آنها میدهد که کلام از لحلظ مرتبه بلاغت بالا میرود همانگومه که قبلا گفته شد.

 

نظرات  (۱)

  • فرید افتخاری
  • مُساواة : مساوی وبرابر قراردادن
    الَّلاحق : ملحق شده ، پس آمده
    بالسّابق. سبقت گیرنده ، پیش آمده

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.