حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

تنبیه

لمّا کانت الحال تجىء جملة ، وقد تقترن بالواو ، وقد لا تقترن فأشبهت الوصل والفصل ، ولهذا یجب وصل الجملة الحالیة بما قبلها بالواو إذا خلت من ضمیر صاحبتها – نحو جاء فؤاد والشمس طالعة

ویجب فصلها فی ثلاثة مواضع

(1) إذا کان فعلها ماضیاً تالیاً «إلا» - أو وقع ذلک الماضی قبل «أو» التی للتسویة – نحو ما تکلّم فؤاد إلا قال خیراً – وکقول الشاعر

کُن للخلیل نَصیراً جارَ أو عدلا ولا تَشحّ علیه جاد أو بخلا

(2) إذا کان فعلها مضارعا مُثباً أو منفیاً «بما – أو – لا» نحو : (وجاءوا أباهم عشاء یبکون) ونحو : (وَما لنا لا نؤمن بالله) ونحو :

عهدتُ : ما تصبو وفیک شبیةٌ فما لکَ بعد الشیب صبَّا مُتیَّما

(3) إذا کانت جملة اسمیة واقعة بعد حرف عطف – أو کانت اسمیة مؤکدة لمضمون ما قبلها – کقوله تعالى (فجاءها بأسنا بیاتاً أو هم قائلون) وکقوله تعالى (ذلک الکتاب لا ریب فیه هدى للمتقین)

 

 البابُ التاسع

فی الایجاز والاطناب والمساواة

کلُّ ما یجُول فی الصدر من المعانی ، ویَخطُر ببالک معنى منها لا یعدُو التعبیر عنه طریقاً من طرق ثلاث :

أولاً – إذا جاء التعبیر على قدر المعنى ، بحیث یکون اللفظ مساویاً لأصل ذلک المعنى – فهذا هو «المساواة» -

وهی الأصل الذی یکون أکثر الکلام على صورته ، والدستور الذی یقاس علیه.

ثانیاً – إذا اراد التعبیر على قدر المعنى لفائدة ، فذاک هو «الإطناب» فإن لم تکن الزیادة لفائدة فهی حشو : أو تطویل.

ثالثا- إذا نقص التعبیر على قدر المعنى الکثیر ، فذلک هو «الایجاز»

فکلِّ ما یخطر ببال المتکلم من المعانی فله فی التعبیر عنه بإحدى هذه الطرق الثلاث ، فتارةً (یوجزُ) وتارة (یُسهبُ) ، وتارة یأتی بالعبارة (بین بین) ولا یُعدّ الکلام فی صورة من هذه الصور بلیغاً : إلا إذا کان مطابقاً لمُقتضى حال المخاطب ، ویدعو إلیه مواطن الخطاب ، فاذا کان المقام للأطناب مثلا ، وعدلت عنه إلى : الایجاز ، أو المساواة لم یکن کلامک بلیغاً- وفی هذا الباب ثلاثة مباحث.

  

یادآوری

چون حال به گونه جمله میآید و گاه با واو همراه است و گاه همراه نیست از اینرو جمله حالیه به وصل و فصل شبیه شده است و بنابراین باید به وسیله واو به ماقبلش وصل گردد زمانی که دارای ضمیری نباشد که به صاحب حال بازگردد، مانند فواد آمد در حالیکه خورشید برآمده بود.

و باید حال را در سه جا جدا از واو آورد :

زمانی که فعل آن حال ماضی  و در کنا الّا باشد یا آن فعل ماضی پیش از (اَو) تسویه قرار گرفته باشد. مانند : فواد سخن نگفت مگر اینکه حرف نیکو زد. و مانند سخن شاعر : یاور دوست باش چه به جور گراید چه به عدل و برای او بخل پیشه مکن چه ببخشد چه بخل ورزد.

2-جایی که فعل آن حال ، مضارع مثبت یا منفی به وسیله (ما) یا (لا) باشد،مثل : شبانگاه پیش پدرشان آمدند در حالی که می گریستند.و مانند : چه شده ما را که به خداوند ایمان نمی آوریم.و مانند : من تو را شناختم در حالی که رفتار کودکانه نداشتی با اینکه جوان بودی اکنون چه شده تو را که پس از پیری بی تابانه به کودکی گرایش پیدا کرده ای...

زمانی که حال ، جمله اسمیه باشد و پس از حرف عطف بیاید یا اسمیه باشد و محتوای ماقبلش را تاکید کند ، مانند سخن خدای والا و برین : (پس عذاب ما بر آنها آمد شبانگاه یا هنگامی که آنان در استراحت صبحگاهی بودند.) و مانند سخن خدای متعال ( آن کتاب ،]که[ تردید پذیر نیست هدایتی است برای پرهیزگاران.

  

باب نهم

درباره ایجاز ، اطناب و مساوات

هرچه از معانی که در سینه به گردش می آید و آن معنایی که بر خاطر می گذرد ، تعبیر و بیان آن معنا ، از این شیوه های سه گانه بیرون نیست .

اول زمانی که عبارت ، به اندازه معنی بیاید به گونه ای که لفظ ، برابر با اصل آن معنا باشد، آن (مساوات) است و مساوات ، معیاری است که بیشتر سخنان ، بر اساس آن ارائه می گردد و قانونی است که گفتار ، با آن سنجیده می شود.

دوم : زمانی که عبارت ، از اندازه معنی افزونتر باشد و آن افزونی فایده بدهد ، آن افزودن ( اطناب ) است و اگر آن افزوده بدون فایده باشد ، آنگاه آن زایده حشو یا تطویل است.

سوم : زمانی که عبارت ، کمتر از مقدار فراوان معنا باشد، این کاستن (ایجاز) است.

بنابراین هر معنایی که به خاطر متکلم می گذرد ، به یکی از این شیوه های سه گانه ، بیان می شود:

گاهی به گونه ایجاز گاهی به گونه اطناب گاهی به عبارتی میانه اطناب و ایجاز . و سخن در هیچ کدام از این صورتهای سه گانه بلیغ شمرده نمی شود مگر هنگامی که هماهنگ با مقتضی حال مخاطب باشد و موقعیت ها و شرایط خطاب ، آن را بخواند.

پس اگر موقعیت (اطناب) را بطلبد و تو بسوی ایجاز یا مساوات بگرایی سخنت بلیغ نیست.

و در این باب سه بحث وجود دارد.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.