حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

قال الصادق علیه السلام:

المومِنُ بَینَ مَخافَتَین ذَنبٍ قَد مَضی لایَدری ما یَصنَعُ اللهُ فیه و عُمرٍ قَد بَقِیَ لایَدری ما یَکتَسبُ فیه مِن المَهالِکِ فهو لایُصبحُ إلّا خائِفاً و لایُمسی إلّا خائفاً ولا یُصلِحُهُ إلّا الخَوفُ

بحار الانوار ج 75 صفحه 262

 

 

المومن : اسم فاعل ، مصدر ، مشتق، مفرد مذکر، معرفه ، معرب، ثلاثی مزید باب افعال /مبتدا و مرفوع

بین : اسم دائم الاضافه – جامد/ظرف (متعلق به یکون محذوف) جمله "یکون بین مخافتین" خبر و محلا مرفوع

مخافتین: اسم ، مشتق، مثنی مونث، معرفه، معرب / مضاف الیه

ذنب: اسم ، مصدر، جامد، مفرد مذکر ، نکره ، معرب / بدل بعض از کل مخافتین

قد: حرف تقریب

مضی: فعل ماضی نقلی، مفرد مذکر غایب، لازم، معلوم / فعل و فاعل "قدمضی" جمله فعلیه در محل جر صفت ذنب

لایدری: فعل نفی ، مفرد مذکر غایب، متعدی، معلوم / فعل و فاعل ضمیر مستتر که به مومن بر می گردد

 

ما: اسم استفهام، مبنی برسکون در محل نصب / مفعول برای یصنع (چون اسم استفهام در صدر جمله آمده بر فعل مقدم شده است)

یصنع : فعل مضارع، مفرد مذکر غایب ، متعدی، معلوم / فعل

الله : لفظ جلاله ، اسم ، مفرد ، مذکر ، جامد غیرمصدری ، مُعرَّف بأل یا عَلَم ــ  معرب/فاعل

فی: حرف جر، مبنی بر سکون، عامل ، محلی از اعراب ندارد

ه : ضمیر متصل برای مفرد مذکر غایب، معرفه، مبنی/مجرور

مایصنَعُ اللهُ فیه: جمله فعلیه در محل نصب مفعول لایدری

جمله لایَدری ما یَصنَعُ اللهُ فیه صفت دوم ذنب محلا مجرور

 

و: حرف عطف، غیر عامل، مبنی بر فتح

عمر: اسم، جامد، مفرد مذکر، نکره، معرب /معطوف بر ذنب

قدبقی: فعل، ماضی نقلی، مفرد مذکر غایب، لازم، معلوم/جمله فعلیه در محل جر صفت عُمر

ما : اسم استفهام، مبنی برسکون در محل نصب / مفعول مقدم یکتسب

یکتسب: فعل مضارع (باب افتعال)، مفرد مذکر غایب، متعدی، معلوم/ فعل و فاعل ضمیر مستتر عائد به مومن

فیه : جار و مجرور متعلق به یکتسب

من: حرف جر، مبنی بر سکون، عامل

المهالک: اسم ، مصدر، مشتق، جمع مکسر، مذکر، معرفه، معرب / مجرور، جار و مجرور متعلق به یکتسب

ف: حرف عطف، غیر عامل ، مبنی بر فتحه

هو: ضمیر، مفرد مذکر غایب/مبتدا

لایصبح: از افعال ناقصه، مضارع، مفرد مذکر غایب / فعل، ضمیر مستتر هو در آن، اسم فعل ناقصه و محلا مرفوع است

-         جمله "لا یصبح إلا خائفا" خبر "هو" است.

إلا : ادات استثناء مفرغ

خائفا: اسم فاعل، مشتق، مفرد مذکر ، نکره، معرب / مستثنی ، خبر فعل ناقصه یصبح و منصوب

 

و : حرف عطف، غیر عامل، مبنی بر فتح

لایمسی: از افعال ناقصه، مضارع ، مفرد مذکر غایب / فعل ، ضمیر مستتر هو اسم فعل ناقصه است و محلا مرفوع

إلا : ادات استثناء مفرغ

خائفا: اسم فاعل، مشتق، مفرد مذکر ، نکره، معرب / مستثنی ، خبر فعل ناقصه یمسی و منصوب

 

و : حرف عطف، غیر عامل، مبنی بر فتح

لایصلح: فعل مضارع، ثلاثی مزید باب افعال، منفی، مفرد مذکر غایب،متعدی، معلوم/ فعل

ه: اسم ، ضمیر متصل محلا منصوب/ مفعول

إلا: ادات استثناء مفرغ

الخوف: اسم، جامد، مفرد، مذکر، متعدی ، معرب/مستثنی و فاعل لایصلح

 

امام صادق علیه السلام:

مومن همواره بین دو ترس گرفتار است: یکی گناهی که گذشته است و نمی داند که خداوند در مورد آن گناه با او چه می کند و دیگری عمری که باقی مانده است و او نمی داند که چه چیزی از مهالک را در آن کسب می کند. پس مومن صبح نمی کند مگر با حالت ترس و عصر نمی کند مگر با حالت ترس . پس او را اصلاح نخواهد کرد مگر ترس.

 

نظرات  (۵)

  • سمیه افتخاری
  • ال در المؤمن لام جنس (استغراق)
     مخاف جامد مصدری است : مصدر میمی بر وزن مفعل 
    مضی فعل ناقص یایی است
    یدری ناقص یایی
    ذنب به معنی گناه غیرمصدر است
    عمر جامد غیرمصدری
    بقی فعل ناقص یایی
    مهالک جمع مهلکه (مصدر میمی) جامد است
    لا یصبح و لا یمسی هر دو فعل نفی باب افعال
    خوف جامد مصدری است. متعدی مربوط به فعل است و اینجا اشتباه آمده. ال آن لام حقیقت است؟ اگر بله آیا باید بگوئیم معرفه است یا نکره؟ و آیا لازمه نوع ال در تجزیه ذکر شود؟ همینطور درباره المومن؟

  • فائزه موسوی طیبی
  • با تشکر از نظرات اصلاحی و تکمیلی خوب سمیه خانم
    المهالک مشتق است چون جمع مکسر مهلکه بر وزن مَفعِل است که اسم مکان می باشد و از اقسام 8 گانه مشتق است.

  • سید حامد فرهنگ
  • هربار که تجزیه و ترکیب یکی از احادیث رو میخونم بیشتر به جهل خودم در زمینه صرف و نحو پی میبرم.دانش من در سطح اکابر و دوستان در حد PHD هست
  • فرید افتخاری
  • در جواب حامد:
    هدف از تشکیل "حوزه علمیه کوچک ما" مباحثه و هم رسانی دانش دوستان با هدف همگن سازی دانش های حوزوی در همین جمع کوچک است.
    اگر به توفیق خداوند متعال هر کدام از دوستان هر هفته یک حدیث یا آیه را تجزیه و ترکیب کرده و هر روز حدیث قرارداده شده در اینجا را با توضیحات آن پیگیری کنند ، انشاء الله قطعا تا پایان سال جاری همگی سطح مورد نیاز از ادبیات عرب را احراز خواهند نمود.

    در جواب سمیه:
    «ال» در الخوف الف و لام عهد است چون قبلا به دو خوف (مخافة) مومن اشاره شد، حال می فرماید که مومن را همین خوفی که بحثش بود، درست می کند.
    اما «ال» در المومن بیشتر به نظر می آید که با توجه به معنا، الف و لام جنس باشد.  
    علامت «ال» استغراق آن است که میتوانیم به جای آن کلمه کل (=همه) را بگذاریم و تفاوت آن با «ال» جنس آن است که دومی به جای همه اغلب را شامل می شود (مثل الرجل اقوی من المرأة که منظور همه مردان یست بلکه جنس و اغلب مردان منظور است و با قویتر بودن برخی زنان از برخی مردان هم می سازد. اینجا هم همینطور است همه مومنین بلااستثناء اینطور نیست که همه شبانه روز خائف باشند، ولی جنس مومن چنین است.

    همه اینها از اقسام معرفة به «ال» هستند لذا در همه این موارد لفظ به دلیل داشتن «ال» معرفه است.

    این که در تجزیه چه چیزهائی باید ذکر شود قانون مشخصی ندارد و بهترین راه مراعات حد وسط است نه افراط در ذکر نکات دقیق و إطناب مُمِّل خوب است و نه تفریط و ایجاز مُضِّر
  • سید حسین فرهنگ
  • الحق این حدیثی که فائزه خانم فرستادن یک تمرین جامع و یک مرور سریع بر این ده روزه بوده واسه جمع بندی تمرین خوبیه.البته حواسمون باشه اصل احادیث و پیام و بار معنوی آنها در تجزیه و ترکیب حدیث محو نشود...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.