حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

قال امیرالمونین علیه السلام:

الْعُلُومُ أَرْبَعَةٌ الْفِقْهُ لِلْأَدْیَانِ وَ الطِّبُّ لِلْأَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ وَ النُّجُومُ لِمَعْرِفَةِ الْأَزْمَانِ

بحار الانوار، ج 1، ص 218

 

الْ:حرف غیر عامل

عُلُومُ :اسم-جمع-سالم-مشتق-معرفه-معرب/مبتدا

أَرْبَعَةٌ :اسم؟-جامد/خبر

الْ: حرف غیر عامل

فِقْهُ :اسم-مفرد-جامد-معرفه-سالم-معرب/اسم یکون محذوف؟

لِلْأَدْیَانِ: جار و مجرور-خبر

لِ:حرف عامل

ْأَدْیَانِ :اسم-جمع-مذکر-مشتق-نکره؟-معتل-معرب/مجرور به حرف جر-مضاف الیه

وَ :حرف عطف

ال: حرف غیر عامل

طِّبُّ : اسم-مفرد-جامد-معرفه-مضاعف-معرب/اسم یکون محذوف؟

 

لِلْأَبْدَانِ : جار و مجرور-خبر

ل: حرف عامل

ْأَبْدَانِ : اسم-جمع-مذکر-مشتق-نکره؟-سالم-معرب/مجرور به حرف جر- مضاف الیه

وَ : حرف عطف

ال: حرف غیر عامل

نَّحْوُ : اسم-مفرد-جامد-معرفه-معتل-معرب/اسم یکون محذوف؟

لِلِّسَانِ: جار و مجرور-خبر

ل: حرف عامل

لسَانِ : اسم-جمع-مذکر-نکره؟-سالم-معرب/مجرور به حرف جر- مضاف الیه

وَ : حرف عطف

ال: حرف غیر عامل

نُّجُومُ : اسم-جمع-مشتق-معرفه-سالم-معرب/اسم یکون محذوف؟

لِمَعْرِفَةِ: جار و مجرور-خبر

ل: حرف عامل

ِمَعْرِفَةِ : اسم-مونث-سالم-معرب/مجرور به حرف جر- مضاف الیه

ال: حرف غیر عامل

ازمَانِ: اسم-جمع-مونث-نکره؟-مهموز-معرب/مضاف الیه

 

امیر المومنین علیه السلام:

علم چهار رشته است: 1- علم فقه برای دین 2- علم طب، برای امراض بدن 3- علم نحو، برای مصونیت زبان از خطا 4- علم نجوم برای شناخت زمان

 

نظرات  (۷)

فکر میکنم اشتباهاتی داشته باشم.منتظر نظر دوستان هستم

من فکر می کنم که :

بعد از أربَعهٌ که یک اسم نکره است جمله اسمیه (الفتنهُ للادیانِ) صفت است برای أربعهٌ و (محلاً مرفوع و تابع از موصوفش می باشد ) و خودش شامل مبتدا و خبر است . و سه جمله اسمیه بعد آن هم عطف به این جمله شده اند.

بنابراین (الْفِقْهُ  -الطِّبُّ -النَّحْوُ -النُّجُومُ) مبتدا و مرفوعند

الْأَزْمَانِ= معرفه به ال است

 

 

  • فرید افتخاری
  • العلوم و ادیان و ابدان و ازمان و النجوم جمع مکسر علم و دین و بدن و زمان و نجم هستند و لذا مشتق و مونثند.

     لِلْأَدْیَانِ وَ لِلْأَبْدَانِ وَ لِلِّسَانِ مجرور هستند.

    بعد از اعداد معمولا تمیز آنها می آید که منصوب است مثل و واعدنا موسی ثلاثین لیله که در آن لیله تمیز و منصوب است.
    ولی اینجا الفقه بدل بعض از کل است و مبدل منه آن اربعه می باشد و طب و نحو و نجوم معطوف به آن و لذا آنها هم در معنا بدل بعض از کل هستند.
    به این نوع بدل که با الفاظ بعد از خود تمامی اجزای مبدل­ منه را تشکیل می­دهند ، بدل تفصیل هم می گویند.
    علامت آن و روش تستش هم این است که می توانیم جای مبدل منه ، بدل را بگذاریم که اینجا می شود:
    العلوم الْفِقْهُ وَ الطِّبُّ وَ النَّحْوُ وَ النُّجُومُ 

    معرفه هم مصدر میمی است 

    پس نقش لِلْأَدْیَانِ و لِلْأَبْدَانِ و لِلِّسَانِ چیست؟ فقط جار و جرور؟

    مبتدا و خبر کدام است؟ اربعه که عدد است، خبر می شود؟
  • فرید افتخاری
  • العلوم اربعه مبتدا و خبر است

    لِلْأَدْیَانِ متعلق به محذوف و جمله بعد از معرفه حال و محلا منصوب است و لِلْأَبْدَانِ و لِلِّسَانِ هم همینطور.

    معنا این طور می شود که این علم ها (نحو و طب و ...) در حالی که این کاربردها (طب برای حفظ بدن و فقه = فهم برای ادیان و ... ) را دارند مطلوب هستند.
    للادیان حال نیست.
    فتامل جیدا 
    یعنی جمله (الفقه للادیان) صفت برای (اربعه) است؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.