حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

 

کِلا المَجلِسَینِ اِلی خیرٍ أمّا هؤلاءِ فیَدعونَ اللهَ و أمّا هؤلاءِ فیتعَلَّمونَ و یُفَقَّهونَ الجاهِلَ هؤلاءِ أفضَلُ بالتَّعلیمِ اُرسِلتُ.


(در کتاب بحارالانوار ، علامه مجلسی نقل می کنند روزی نبی اکرم صلی الله علیه وآله و سلم وارد مسجد شدند دیدند دو گروه داخل مسجدند گروهی به عبادت و گروهی به علم آموزی سپس ایشان حدیث بالا را فرمودند و خودشان به جمع علم آموزان پیوستند و با آنان نشستند )

 

کِلا :اسم-غیر مصدر-مذکر-معرفه-مبنی/ مبتدا

المَجلِسَینِ :اسم-غیرمصدر-جامد ؟-مذکر-متصرف-معرفه-منصرف-معرب-سالم-ثلاثی مزید /مضاف الیه

اِلی خیرٍ : تجزیه هر دو کلمه قبلا انجام شده/ جار و مجرور و خبر و محلا مرفوع" (هر دو مجلس خیر است) با معنی هم سازگار است.

 

أمّا : حرف-غیرعامل

هؤلاءِ : اسم-جمع-تساوی در تذکیر و تانیث-مبنی-غیر مصدر-معرفه /مبتدا

فیَدعونَ : فعل-جمع-مذکر-غایب-ثلاثی مجرد-معتل-مضارع-معرب-متعدی-متصرف/ فعل و فاعل

الله :لفظ جلاله / مفعول به

و أمّا هؤلاءِ : گفته شد / مبتدا

فیتعَلَّمونَ : فعل-جمع-مذکر-غایب-مضارع-سالم-لازم-معرب-معلوم-متصرف-ثلاثی مزید / فعل و فاعل

و یُفَقَّهونَ : فعل-جمع-مذکر-غایب-مضارع-سالم-معرب-متعدی-متصرف-ثلاثی مزید/ فعل و فاعل

الجاهِلَ : اسم-مفرد-مشتق-غیر مصدر-معرفه-منصرف-متصرف-مذکر-معرب-سالم/ مفعول به

هؤلاءِ : گفته شد

أفضَلُ : اسم-مشتق-اسم تفضیل- منصرف-سالم-معرفه-غیر مصدر-معرب-سالم-متصرف/ خبر مرفوع

التَّعلیمِ : اسم-مصدر-جامد-مفرد-تساوی در تذکیر و تانیث-معرفه-سالم-منصرف-متصرف/ مجرور به حرف جر

اُرسِلتُ : فعل-مجهول-متکلم وحده-ثلاثی مزید-سالم-متصرف-مبنی-متعدی/فعل و نایب فاعل

 

سوال : باالتعلیم به صورت جار و مجرور اعراب محلیش چیه و نقشش چیه ؟

 

هر دو مجلس نیک است.آن گروه خدا را می خوانند و آن گروه می آموزند و مطالب را به نادانان می فهمانند. این گروه آموزشگران برترند، من برای آموزشگری فرستاده شده ام.(بعد درکنار گروه علمی نزول اجلال فرمودند.)

 

 

نظرات  (۶)

  • سمیه افتخاری
  • مجلس اگر به معنای نشستن باشد مصدر میمی است و جامد. اگر به معنای مکان نشستن باشد اسم مکان است و مشتق (غیرمصدر) مطمئن نیستم کدام را باید بگیریم.


    یفقهون چرا فتحه داره؟ مگر فعل مجهول است؟

    ارسل خودش متعدی است، "ارسل ب" متعدی به حرف جر است. (دو مفعولی می شود) تعلیم همان مفعول دوم آن است. مفعول اولش هم که همان ت است که به خاطر مجهول شدن نایب فاعل شده. درسته؟ 
  • فرید افتخاری
  • اینجا یک خلاصه علم نحو از کتاب صمدیه (بدون بخش حروف) هست که برای مراجعه دوستان مختصر و مفید است.

    مجلس اسم مکان است و مشتق

    یُفَقِّهون به کسر قاف مضارع باب تفعیل است یعنی می فهمانند

    کلا و کلتا وقتی به ضمیر اضافه شوند اعراب مثنی میگیرند و وقتی به اسم ظاهر اضافه شوند اعراب مقصور را میگیرند یعنی مثل موسی هر سه حالت اعرابیشان تقدیری است.
    خبر انها می تواند با توجه به معنای آنها که مثنی است مثنی بیاید و یا با توجه به لفظ آنها که مفرد است مفرد بیاید.
    در قرآن کریم هم مونث آن آمده : کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ آتَتْ أُکُلَهَا که در اینجا هاء در اکلها به اعتبار لفظ کلتا مفرد آمده است.

    أما حرف تفصیل است

    یدعون الله، جمله در محل رفع خبر هولاء

    فیتعَلَّمونَ ، جمله در محل رفع خبر هولاء

    افضل غیر منصرف است برای همین تنوین نگرفته است (بنابر وصفیت و وزن فعل که 2 تا از نه تا عوامل منع صرف هستند)

    ارسلت به خاطر رفتن به باب افعال متعدی شده و باء در "به" باء تعدیه نیست باء در عربی 15 نعنا دارد و در هر 15 تا بکار می رود ولی معنای اصلی آن الصاق است یعنی همراهی و چسبیدن دو چیز، چه حقیقی مثل امسکت بزید و چه مجازی مثل مررت بزید که میگویند در دومی واقعا به مکانی که زید آنجا بوده منضم شده ایم.
    اینجا هم یعنی با (=همراه) تعلیم فرستاده شدم .
    باء یک معنای مصاحبت هم دارد که به اینجا می خورد که از آن­جا که الصاق، خود مستلزم ملازمت و مصاحبت است، به همین معنا بازمیگردد. علامت باء مصاحبت این است که می توان به جای آن "مع" گذاشت.

    نکته مهمی که در این حدیث هست آن است که جار و مجرور بالتعلیم بر فعل مقدم شده است . در این موارد قانونی داریم که : "تَقدیمُ ماحَقُهُ التَاخیرُ یُفیدُ الحَصرَ یعنی مقدم داشتن (جلوانداختن) آنچه حقش آن بوده که که عقب تر بیاید ، معنای حصر می دهد.
    مثل ایاک نعبد که درآن ک مفعول بوده و باید بعد از فعل می آمده ولی بر فعل مقدم شده و لذا به صورت منفصل (ک --> ایاک) آمده، لذا در معنا می بینیم که کلمه "فقط" اضافه شده یعنی ایاک نعبد را معنا می کنند : فقط تو را می پرستیم 
    اینجا هم "بالتعلیم ارسلت" در اصل "ارسلت بالتعلیم" بوده که چون جارومجرو بر عامل خودش که فعل است مقدم شده در معنا به صورت حصری معنا می شود : فقط به تعلیم فرستاده شدم 
    یا
     این است و جز این نیست که به تعلیم فرستاده شدم.
    از همین جهت عرض شد نکته مهمی است چون رسالت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله را در تعلیم حصر می کند.


  • فرید افتخاری
  • با عرض پوزش از این که لینک قبلی کار نمی کرد.
    لینک زیر حوزه علمیه اباصالح المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اصفهان است  که شامل مجموعه کتاب های لازم برای صرف، نحو و خیلی مفید است.
    البته ظاهرا بخش اصول و منطق آن کامل نیست.
    abasalehonline.ir
  • فائزه موسوی طیبی
  • بالتَّعلیمِ اعراب محلی ندارد و در مورد نقش آن می گوییم متعلق به فعل بعد از آن است
    معنی "کلا" چی هست؟چرا معرفه هست؟
  • فرید افتخاری
  • در جواب حامد:
    کلا یعنی "هر دو"
    و به خاطر اضافه به معرفه (المجلسین) کسب تعریف کرده است.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.