حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

قال امیر المومنین علی علیه السلام:
إن لَم تَکن حَلیما فَتَحَلَّم فَإِنَّهُ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ إِلاّ أَوشَک أَن یکونَ مِنهُم

نهج البلاغه-حکمت 207

 

إن:حرف شرطیه- عامل

لم تکن حلیما: جمله شرط

 

لم: از حروف جازمه- عامل

تکن: از افعال ناقصه- مفرد مذکر مخاطب- مجزوم به لم / فعل ناقص، ضمیر مستتر انت اسم آن و محلا مرفوع

حلیماً:اسم- مفرد- مذکر- مشتق: صفت مشبهه- نکره- معرب / خبر کان و منصوب

ف: حرف عطف

تَحَلّم:فعل امر مخاطب- مفرد مذکر - ثلاثی مزید باب تفعل(طبق قاعدع خصوصی باب تفعل، در صیغه های مخاطب جائز است تاء دوم را بیندازیم. تَتَحلّمََ:تَحَلَّمَ:تَحَلِّم )- لازم- معلوم- معرب / فعل و فاعل ضمیر مستتر انت

 

تَحَلّم: جزای شرط

ف: حرف عطف

إن: از حروف مشبه بالفعل

ه: ضمیر متصل / اسم ان و محلا منصوب

 

قلَّ: فعل ماضی- مفرد مذکر غایب- ثلاثی مجرد- مضاعف- لازم- مبنی- معلوم / فعل- خبر إن و منصوب

من: اسم موصول/ فاعل قلّ محلا مرفوع

تشّبََهَ: فعل ماضی- مفرد مذکر غایب- ثلاثی مزید باب تفعل- متعدی به حرف جر- معلوم- معرب / فعل و فاعل هو


تشّبََهَ بقومٍ: جمله صله- عائد صله ضمیر مستتر هو در تشبه

بقوم: ب: حرف جر- قوم: اسم جمع- مفرد- مونث؟- جامد- معرب- نکره/ جار و مجرور متعلق به تشبه

 

إلا: ادات حصر

أوشک: از افعال مقاربه بمعنای نزدیک شد به...، در آستانه... قرار گرفت (مانند افعال ناقصه عمل می کند)-

مفرد مذکر غایب- غیر متصرف / فعل - اسم آن: ضمیر مستتر هو محلا مرفوع

 

أن: حرف ناصبه

یکونَ: از افعال ناقصه- منصوب به أن / فعل- اسم آن ضمیر مستتر هو

أن یکونَ: خبر أوشک محلا منصوب

 

منهم: جار و مجرور متعلق به یکون

 

امیر المومنین علیه السلام:

اگر صبور نیستی خودت را به صبوری بزن، زیرا  کم است کسی که خود را شبیه گروهی کند، مگر اینکه بزودی یکی از آنها شود.

نظرات  (۵)

  • سمیه افتخاری

  • "أ ن یکون منهم"  با هم  خبر أو شک است.

    'منهم'  خبر  أ ن یکون است

    أ ن یکون تاویل به مصدر می رود: ؟

    لَم تَکن = فعل شرط

    فَتَحلَّم = فاء جزا ، تَحلَّم = جواب شرط

     

    قَلَّ= فعل ماضی و خبرانَّ و محلاً منصوب

    فکر کنم اگر أن یَکون منهم تأویل مصدر برود چون در جایگاه خبر اوشَک است  بصورت منصوب می شود کَونَهُ مِنهُم ؟

  • فرید افتخاری
  • ه در فانه ضمیر شأن است که برای ایجاد رغبت در شنونده قبل از مطلبی می آید و مرجع آن جمله بعد از آن است.


  • سید حامد فرهنگ
  • مگه ضمیر "ه" در "فانه" به "حلیم" برنمیگرده؟چرا میگین مرجعش حمله بعده؟
  • فرید افتخاری
  • اگر ه به حلیم برگردد معنا خراب میشود ، یعنی معنا اینطور میشود : همانا حلیم، کم است کسی که به قومی تشبه کند مگر این که نزدیک است از آنها شود.
    می بینیم که جمله بعد از حلیم منقطع می شود و خبر ربطی به مبتدا ندارد. 
    ولی وقتی ه را ضمیر شان میگیریم معنا اینطور می شود : همانا شان چنین است (یا قضیه از این قرار است یا داستان چنین است) که کم است کسی که به قومی تشبه کند مگر این که نزدیک است از آنها شود. 
    لذا میبینیم ارتباط برقرار می شود.
    به ضمیر مونث آن هم ضمیر قصه می گویند.
    برخی هم گفته اند ضمیر شان را به این دلیل ضمیر شان یا قصه گفته اند که دال بر حالت ذهنی متکلم است و شأن و قصه ای که توی ذهن اوست و می خواهد به مخاطب منتقل کند.
    به هر حال این ضمیر در کلام معنای تشویق و انتباه مستمع را می دهد به مطلبی که می خواهد بعد از آن ذکر شود.
    ضمیر شان یک سری احکامی هم دارد مثل این که وقتیعمده کلام مابعد مونث باشد بهتر است این ضمیر بصورت مونث بیاید. همچنین این ضمیر تثنیه وجمع نمی شود متبوع واقع نمی شود ومفسرش همیشه جمله است. عامل در این ضمیر همیشه یا بتدائیت (مبتدا بودن) یا نواسخش (مثل کان و اخواتها و ان و اخواتها) هستند.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.