حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

دعای سلامتی قطب عالم وجود حضرت صاحب الامر و الزمان صلوات الله و سلامه علیه :

اَللّهمَّ کُن لِوَلیِّکَ الحُجَّهِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ علیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهِ وَلیّاً و حافِظاً و قائِداً و ناصِراً و دلیلاً و عیناً حتّی تُسکِنَهُ أرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

 

اَللّهمَّ : منادای علم مبنی بر ضم (اللهُ) م مشدد بجای (یا)

کُن : فعل امر ، فاعل انت مستتر

لِوَلیِّ : جار و مجرور - متعلق به فعل کن

کَ : مضاف الیه محلا مجرور/ لولیک گروه مضاف الیه متعلق به کن

الحُجَّهِ : بدل کل از ولی- تابع اعراب ولی مجرور است

بنِ : مضاف الیه و مجرور

الحَسَنِ : مضاف الیه و مجرور

الحُجَّهِ بنِ الحَسَنِ : گروه مضاف الیهی بدل کل از ولی

صَلَواتُکَ : مبتدا و مرفوع- ک :مضاف الیه و مجرور

علیهِ : جار و مجرور / با همدیگر خبر صلواتک و محلا مرفوع

وَ عَلی آبائِهِ : جار و مجرور و مضاف الیه و با واو عطف (گروه مضافی ) خبر صلواتک و محلا مرفوع

 

صَلَواتُکَ علیهِ وَ عَلی آبائِهِ : جمله معترضه برای (حجه) بدون اعراب

 

 

فی هذه : جار و مجرور متعلق به کن

الساعه : مضاف الیه و مجرور

فی کُلّ :ِ جار و مجرور با واو عطف متعلق به کن

ساعَهٍ : مضاف الیه و مجرور

وَلیّاً و حافِظاً و قائِداً و ناصِراً و دلیلاً و عیناً : همگی با واو عطف خبر (کن) و منصوب

 

حتّی تُسکِنَ : فعل مضارع منصوب به ادات نصب (حتی)

هُ : مفعول به و محلا منصوب

أرضَ : مفعول فیه و منصوب

کَ : مضاف الیه و محلا مجرور

طَوعاً : حال و منصوب/ ذوالحال ضمیر(ه)

 

 

و تُمَتِّعَ : فعل مضارع منصوب با واو عطف و (حتی) محذوف

هُ : مفعول به و محلا منصوب

فیها : جار و مجرور متعلق به تُمَتِّعَ

طَویلاً : حال و منصوب/ ذوالحال ضمیر(ه)

 

 خدایا، ولىّ‏ ات حضرت حجّه بن الحسن،
که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد، در این لحظه و در تمام لحظات سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست ساکن زمین گردانیده،و مدّت زمان طولانى در آن بهره‏ مند سازى.

نظرات  (۴)

أنت مستتر در "کن" اسم آن است.
  • فرید افتخاری
  • ولیّاً خبر (کن)  است و حافِظاً و قائِداً و ناصِراً و دلیلاً و عیناً : همگی چون بعد از واو عطف آمده اند معطوف هستند.
    دوستان توجه داشته باشند که واو عطف، عامل است و اعراب بعد از خود (معطوف) را تابع اعراب قبل از خود (معطوف علیه) می سازد لذا همیشه اعراب کلمه یا جمله بعد از واو عطف را در ترکیب معطوف میگیریم.
    این موضوع با این که معطوف در معنا همان نقش معطوف علیه را دارد منافات ندارد ولی به هر حال در اعراب نقش ظاهری را باید ذکر کرد که همان معطوف است.

    بن صفت برای الحجه است و همان ابن است که وقتی بین العلمین واقع شود همزه آن برای تخفیف حذف می شود.

    الحجه به تنهایی بدل کل از ولی است و اگر الحجه ین الحسن را بدل کل بگیریم آن وقت اعراب آن محلی می شود و برای اعراب خود الحجه عاملی نخواهیم داشت.

    علیه متعلق به محذوف و جمله (نه شبه جمله) خبر صلواتک هست.

    الساعة (و همه کلماتی که بعد از اسامی اشاره می آیند) عطف بیان است.

    در مورد حتی اینطور معروف است که حتی همیشه حرف جر است ولی وقتی بر سر مضارع می آید بعد از آن أن ناصبه وجوبا در نقدیر است و لذا مضارع منصوب می شود و تاویل به مصدر رفته مجرور به حتی می شود. گر چه عملا فرقی ندارد آن را اینطور بگیریم یا ادات نصب، چون در هر حال فعل بعدش منصوب است.


  • سید حسین فرهنگ
  • سلام علیکم چند تا سوال ؟
    اول اینکه ابن فقط در اینجا و چنین موردی حکم صفت دارد یا موارد دیگر هم هست که حکم صفت پیدا کند ؟
    دوم اینکه چه موقع لازمه که اعراب گروهی را نیز قید کنیم ؟ مثلا در مورد ( الحجه بن الحسن)؟
    سوم اینکه علیه را چون جمله اسمیه است میگید متعلق است به محذوف ؟

  • فرید افتخاری
  • در چنین مواردی (فلان بن فلان) همیشه ابن صفت است و الف آن هم حذف می شود.
    در بقیه موارد باید با توجه به معنا اعراب را مشخص کرد.

    بطور کلی "اعراب گروهی" از اصطلاحات جدید است و در کتب قدیمی اثری از آن نیست و شاید بیشتر به منظورهای آموزشی وضع شده باشد.
    به هر حال در عربی هر جا جمله هم اعراب محلی داشته باشد باید ذکر شود.

    علیه چون شبه جمله است و معنای آن کامل نیست نیاز به یک فعل یا شبه فعل (مانند اسم فاعل و مصدر) دارد تا معنایش را کامل کنند. اصولا حروف جر هم مثل سایر حروف معنای حرفی دارند یعنی  یعنی در افاده معنای خود تابع وجود معنای دیگری است و به تنهایی معنای خود را افاده نمی‌کند، مانند: معنای کلمه «مِن» در جمله «سرت من البصرة» که دلالت «من» بر معنای ابتدائیت، بر وجود معنای بصره و سیر متوقف است.
    در فارسی فرق معنوی حضور یا عدم حضور متعلق کاملا روشن است :
    صلوتک علیه (بدون متعلَق) : صلوات تو بر او
    صلوتک علیه (با متعلَق) : صلوات تو بر او باد


    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.