حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

المبحث الأول فی الأمر

الأمر : هو طلب حصول الفعل من المخاطب : على وجه الاستعلاء

مع الالزام - وله أربع صیغ:

 

(1) فعل الأمر - کقوله تعالى «یا یحیى خذ الکتاب بقوة»

(2) والمضارع المجزوم بلام الأمر – کقوله تعالى «لینفق ذو سعة من سعته»

(3) واسم فعل الأمر – نحو «علیکم أنفسکم لا یضرکم من ضل إذا اهتدیتم».

(4) والمصدر النائب على فعل الأمر – نحو سعیاً فی سبیل الخیر

 

و قد تخرج صیغ الأمر عن معناه الأصلی و هو (الإیجاب و الالزام) إلى معان أخرى: تستفاد من سیاق الکلام، و قرائن الاحوال.

 

(1) کالدعاء فی قوله تعالى «رب أوزعنی أن اشکر نعمتک»

(2) والالتماس کقولک لمن یساویک – أعطنی القلم أیها الأخ.

(3) والارشاد – کقوله تعالى «إذا تداینتم بدینٍ إلى أجلٍ مسمى فاکتبوه ، ولیکتب بینکم کاتبٌ بالعدل».

(4) والتهدید – کقوله تعالى «اعملوا ما شئتم ، إنه بما تعملون بصیر»

(5) والتعجیز – کقوله تعالى «فأتوا بسورة من مثله»

(6) والإباحة – کقوله تعالى «وکلوا واشربوا حتى یتبین لکم الخیط الأبیض من الخیط الأسود من الفجر»

ونحو : اجلس کما تشاء

(7) والتسویة – نحو قوله تعالى «وإصبروا أو لا تصبروا»

(8) والاکرام – کقوله تعالى «ادخلوها بسلامٍ آمنین»

(9) والامتنان – نحو قوله تعالى «فکلوا مما رزقکم الله»

(10) والإهانة – کقوله تعالى «کونوا حجارةٍ أو حدیداً»

(11) والدوام – کقوله تعالى «إهدنا الصراط المستقیم»

(12) والتمنی – کقول امرىء القیس

ألاَ أیها اللیل الطویل ألا انجلی بصبح وما الاصباح منک بأمثل

(13) والاعتبار – کقوله تعالى «أنظروا إلى ثمره إذا أثمر»

(14) والأذن – کقولک : لمن طرق الباب «ادخل»

(15) والتکوین – کقوله تعالى «کن فیکون»

(16) والتخییر –نحو : تزوج هنداً أو أختها

(17) والتأدیب – نحو : کل مما یلیک

(18) والتعجب – کقوله تعالى «أنظر کیف ضربوا لک الأمثال»

 

مبحث اول در امر

امر: طلب انجام کار از مخاطب است : با اظهار برتری (برتری طلبی)

 

با وادار کردن – و آن چهار صیغه دارد:

1-فعل امر- مثل قول خداوند متعال (یا یحیى خُذ الکتاب بقوة = یا یحیی کتاب را با قدرت بگیر .)

2-مضارع مجزوم به لام امر - مثل قول خداوند متعال ( لِیَنفق ذوسعة من سعته  )=  کسی که گشایشی دارد باید از گشایشی که دارد انفاق و خرج  کند.

3- اسم فعل امر – مثل (عَلَیکم = اسم فعل امر است و به معنای جمله «الزم» ملزم باش، می باشد ) علیکم أنفسکم لا یضرکم من ضل إذا اهتدیتم= برشما باد (نفس هایتان) خودتان، زمانیکه هدایت کردیم شما را ، آن که گمراه شد به شما ضرری نمی ساند.

4- مصدر نائب از فعل امر – مثل (سعیاً فی سبیل الخیر) در راه خیر سعی کن

 

و گاهی صیغه امر از معنای اصلی خارج می شود. -و آن ایجاب و لزوم است - به معنای دیگری که استفاده می شود (آن معنای دیگر) از سیاق کلام و قرائن احوال:

1-مثل دعا در قول خداوند متعال (خدایا شکر نعمتت را به من الهام کن )

2-  التماس در قول کسی که برابر  توست : ای برادر قلم را بده به من

3- ارشاد - مثل کلام خداوند متعال وقتی قرضی را بین خود ردوبدل کردید تا زمان مشخصی آنرا بنویسید و بایستی نویسنده ای به عدالت آن را میانتان بنویسد.

4- تهدید - مثل قول خداوند متعال « آن چه می خواهید بکنید خداوند به آنچه می کنید بیناست.»

5- عاجز (ناتوان) ساختن - مثل کلام خداوند متعال : پس بیاورید سوره ای مثل آن

6-  اِباحة از ریشه بَوح و بُوْوح به معنی اجازه دادن / مباح ساختن / حلال ساختن - مثل قول خداوند متعال  :« بخورید وبیاشامید تا برای شما خط سفید از خط سیاه سپیده دم واضح و مشخص شود».  و مثل  : «همانطورکه می خواهی بنشین »

7- مساوی و برابر قرار دادن - مثل قول خداوند متعال  «و إصبروا أو لا تصبروا »  = صبر کنید یا شکیبایی نکنید

8– اکرام و بزرگداشت - مثل قول خداوند متعال « بسلامت و امنیت داخل آن شوید »

9- امتنان (منت نهادن) – مثل قول خداوند متعال : پس بخورید از آنچه خداوند رزق شما قرار داده

10 - اهانت و خوار کردن - مثل قول خداوند متعال  : سنگ یا آهن باشید ...

11- دوام واستمرار  -  مثل قول خداوند متعال : «ما را به راه راست هدایت کن »

12 - خواهش و آرزو – مثل قول امرو القیس :

ألاَ أیها اللیل الطویل ألا انجلی بصبح وما الاصباح منک بأمثل:آگاه باش ای شب طولانی آیا به صبح نمی رسی و صبح شدن از تو.

13- اعتبار – مثل قول خداوند متعال :«نگاه کن به ثمره آن زمانیکه میوه می دهد »

14-( الأذن )اجازه  مانند کلام تو برای آن که در می زند : داخل شو

15- (تکوین) ایجاد کردن – مثل قول خداوند متعال : بشو پس ایجاد می شود.

16- (التخییر)مخیر کردن – مثل : عروسی کن با هند یا خواهرش

17- برای ادب کردن – مثل :  « کل مما یلیک  » بخور از آنچه جلوی توست.

18- تعجب – مثل قول تعالی : «أنظر کیف ضربوا لک الأمثال » =نگاه کن چگونه برایت مثال ها می زنند.

 

نظرات  (۱)

معنای إذا اهتدیتم «اگر هدایت شوید» است.

ألاَ أیها اللیل الطویل ألا انجلی بصبح وما الاصباح منک بأمثل:
ای شب طولانی آیا به صبح نمی رسی و آیا صبح شدن از جانب تو شایسته تر نیست؟

اعتبار به معنای عبرت گرفتن است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.