حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حضرت امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه به نقل از حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم نقل کردند هر کس صبح کند و چهار نعمت را یاد نکند می ترسم که نعمت خداوند از او زایل گردد :

 

اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ و لَم یَترُکنی عَمیانَ القَلبِ ، اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّة مُحَمَّدٍ

صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ ، اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدَیهِ وَ لَم یَجعَل رِزقی فی اَیدی النّاسِ ،

اَلحَمدُ لُلّهِ الَّذی سَتَرَ ذُنوبی و عُیوبی فَلَم یَفضَحنی بَینَ الخَلایِقِ.

مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی

  

اَلحَمدُ : مبتدا و مرفوع

لِلّهِ : جار و مجرور متعلق به یکون محذوف/ خبر الحمدُ محلا مرفوع

الَّذی : اسم موصول/ صفت ؟چون پس از اسم معرفه (الله) آمده است/جمله بعد از آن صله

بوده و محلی از اعراب نداشته و مانند جمله معمولی ترکیب می شود.

عَرَّفَ : فعل ماضی و فاعل مستتر هو و مبنی

ی : مفعول به و محلا منصوب

نَفسَ : مفعول به دوم و منصوب به اعراب ظاهری

هُ : مضاف الیه و محلا مجرور

و لَم یَترُک : با واو عطف جمله صله برای الَّذی/فعل مجزوم به لم و اعراب ساکن

ی : مفعول به و محلا منصوب

عَمیانَ : حال و منصوب

القَلبِ : مضاف الیه و مجرور؟ (سوال : عمیان القلب صفت و موصوف نمی شود ؟ به معنی کوردل)

 

اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی : مانند بالا

جَعَلَ : فعل ماضی و محلا مرفوع

ی : مفعول به ومحلا منصوب

مِن اُمَّة : جار و مجرور متعلق به فعل جَعَلَ

مُحَمَّدٍ : مضاف الیه و مجرور به اعراب ظاهری

صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ : جمله معترضه دعایی محلی از اعراب ندارد.

{صلی : فعل و مرفوع، الله : فاعل و مرفوع، علیه : جار و مجرور متعلق به صلّی، آلِ : با واو عطف مجرور به حرف جر، هِ : مضاف الیه و محلا ؟ مجرور}

 

اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ : دربالا ذکر شد.

رِزق : مفعول به و منصوب (سوال : نوع اعراب اینجا بواسطه اتصال به ی چگونه است ؟ظاهری که نیست و ایضا محلی...)

ی : مضاف الیه و محلا مجرور

فی یَدَی : جار و مجرور متعلق به جَعَلَ

ه : مضاف الیه و مجرور

لَم یَجعَل : فعل مضارع و مجزوم به لم(جمله صله با واو عطف برای الَّذی)

فی اَیدی : جار و مجرور متعلق به لَم یَجعَل

النّاسِ : مضاف الیه و مجرور

 

اَلحَمدُ لُلّهِ الَّذی : مانند بالا

سَتَرَ : فعل ماضی و محلا مرفوع

ذُنوب : مفعول به و منصوب

ی : مضاف الیه و محلا مجرور

عُیوبی : با واو عطف مانند ذُنوبی

فَ : حرف غیر عامل مبنی بر فتح

لَم یَفضَح : فعل مضارع مجزوم

ی : مفعول به و محلا منصوب

بَینَ : ظرف مکان و منصوب و از اسماء دائم الاضافه متعلق به( لم یفضَح )

الخَلایِقِ : مضاف الیه و مجرور

  

 

ستایش برای خداوندی است که خودش را به من شناساند و مرا کوردل وامگذارد.

 

ستایش برای خداوندی است که مرا از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم قرار داد.

 

ستایش برای خداوندی است که روزیم را در دو دست خودش (اختیار خودش)قرار داد و روزیم را در دستان مردم قرار نداد.

 

ستایش برای خداوندی است که گناهان و عیوب مرا بپوشاند و در بین مردمان مرا رسوا و مفتضح ننمود.

نظرات  (۴)

الذی بدل برای الله نیست؟


افعال موجود در حدیث همگی فعل و فاعل هستند.

آیا عمیان حال و ذوالحال آن (یاء) مفعول به و عامل حال لم یترک است؟
  • سید حامد فرهنگ
  • از نظر معنایی میشه مبدل منه رو در جمله حذف کرد.در اینجا "الله" مبدل منه هست و اگر حذف بشه معنا تغییر نمیکنه."ستایش مخصوص کسی است که ..."
    پس فکر میکنم "الذی" بدل بشه
  • فرید افتخاری
  • الذی هم شرایط نعت (صفت) و هم شرایط بدل کل از کل را دارد.

    عَمیانَ القلب از موارد اضافه مصدر به معمولش است که در ترکیب می گوییم : حال و مضاف إلیه و مجرور به إضافة لفظیّة  مصدر به معمولش است اما در معنا القلب مفعول به عمیان و در محلّ نصب است.

    اعراب مضاف به یاء متکلم تقدیری است و در هر سه حالت رفعی و جری و نصبی مقدر است و ظاهر نمی شود.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">