حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رباعی مزید» ثبت شده است

در درس سوم گفته شد که صیغه‌ی اوّل فعل ماضى، یا اصلش سه حرف است که به آن ثلاثى گویند و یا چهار حرف است که به آن رباعى گویند. هر کدام از ثلاثى و رباعى نیز اگر تنها بوده و حرف زاید نداشته باشند، به آن مجرد و اگر به اصل آنها حرف یا حروف مخصوصى اضافه شده باشد، به آن مزید (زیاد شده) گویند. 
پس فعلها در زبان عربى بر چهار دسته تقسیم می‌شوند: 

1. ثلاثى مجرد، مانند: ضَرَبَ و خَرَجَ
2. ثلاثى مزید، مانند: ضَارَبَ و أَخْرَجَ 
3. رباعى مجرد، مانند: زَلْزَلَ و دَحْرَجَ 
4. رباعى مزید، مانند: تَزَلْزَلَ و تَوَسْوَسَ 

اینک به بیان وزنهاى هر یک از اقسام بالا می‌پردازیم. 

 

وزن‌هاى فعل ثلاثى مجرد

فعل ثلاثى مجرد، با توجه به حرکت عین الفعل در ماضى و مضارع، داراى شش صورت است که به هر یک از آنها باب گویند.

مضارع فَعَلَ داراى سه وزن است: 
1. یَفْعَلُ ، مانند: مَنَعَ یَمْنَعُ
2. یَفْعِلُ، مانند: ضَرَبَ یَضْرِبُ
3. یَفْعُلُ، مانند: نَصَرَ یَنْصُرُ

مضارع فَعِلَ بر دو وزن آمده است: 
4. یَفْعَلُ، مانند: عَلِمَ یَعْلَمُ
5. یَفْعِلُ، مانند: حَسِبَ یَحْسِبُ

مضارع فَعُلَ بر یک وزن آمده است: 
6. یَفْعُلُ، مانند: شَرُفَ یَشْرُفُ

 

وزن‌هاى فعل ثلاثى مزید 

فعل ثلاثى مزید داراى ده وزن (باب) مشهور است که: 
به سه باب آن یک حرف،
به پنج باب آن دو حرف،
به دو باب آن سه حرف اضافه شده است. 
در جدول ذیل با نام، ماضى، مضارع و مصدر باب‌هاى فعل ثلاثى مزید آشنا می‌شویم و در درس‌هاى آینده به بحث در مورد هر یک از ابواب خواهیم پرداخت. 

1.باب اِفْعَال: أَفْعَل یُفْعِلُ إفْعَال (أَحْسَنَ، یُحْسِنُ، إِحسَان)
2.باب تَفْعِیل: فَعَّلَ یُفَعَّلُ تَفْعِیل (عَلَّمَ، یُعَلِّمُ، تَعْلِیم)
3.باب مُفَاعَلَة: فَاعَلَ یُفَاعِلُ مُفَاعَلَة (قَاتَلَ، یُقَاتِلُ، مُقَاتَلَة)
4.باب تَفَاعُل: تَفَاعَلَ یَتَفَاعَلُ تَفَاعُل (تَعَامَلَ، یَتَعَاَمَلُ، تَعَامُل)
5.باب تَفَعُّل: تَفَعَّلَ یَتَفَعَّلُ تَفَعُّل (تَعَلَّمَ، یَتَعَلَّمُ، تَعَلُّم)
6.باب اِفْتِعَال: اِفْتَعَلَ یَفْتَعِلُ اِفْتِعَال (اِسْتَمَعَ، یَسْتَمِعُ، اِسْتِمـَاع)
7.باب اِنْفِعَال: اِنْفَعَلَ یَنْفَعِلُ اِنْفِعَال (اِنْکَسَرَ، یَنْکَسِرُ، اِنْکِسَار)
8.باب اِفْعِلاَل: اِفْعَلّ َیَفْعَلّ اِفْعِلاَل (اِحْمَرَّ، یَحْمَرُّ، اِحْمِرَار)
9.باب اِستِفْعَال: اِسْتَفْعَلَ یَسْتَفْعِلُ (اِسْتِفْعَال اِسْتَخْرَجَ، یَسْتَخْرِجُ، اِسْتِخْراج)
10.باب اِفْعِیلاَل: اِفعَالَّ َیَفْعَالُّ اِفْعِیلاَل (اِحْمَارَّ، یَحْمَارُّ، اِحْمِیرار) 

فعل رباعى، فعلى است که داراى چهار حرف اصلى می‌باشد و بر دو قسم است: 1. رباعى مجرد 2. رباعى مزید

 

باب رباعى مجرد

فعل رباعى مجرد داراى یک باب است: فَعْلَلَة 

باب فَعْلَلَة

فعل رباعى مجرد ماضى، مضارع و مصدر آن بر وزن‌هاى ذیل می‌آید. 
فَعْلَلَ یُفَعْلِلُ فَعْلَلَة
زَلْزَلَ > زَلْزَلَ یُزَلْزِلُ زَلْزَلَة
دَحْرَجَ > دَحْرَجَ یُدَحْرِجُ دَحْرَجَة

بقیه‌ی موارد کاربرد باب فعللة بدین قرار است: 
هَلْ یُزَلْزِلُ  لاَیُزَلْزِلُ  لاَیُزَلْزِلْ  لَمْ یُزَلْزِلْ  أَنْ یُزَلْزِلَ  زَلْزِلْ  لِیُزَلْزِلْ

مصدر این باب در بعضى موارد بر وزنِ فِعْلال نیز می‌آید; مانند: 
زِلْزَال، دِحْرَاج

نمونه‌ی صرف چهارده صیغه‌ی ماضى فعل زَلْزَلَ:
زَلْزَلَ زَلْزَلاَ زَلْزَلُوا زَلْزَلَتْ زَلْزَلَتَا زَلْزَلْنَ
زَلْزَلْتَ زَلْزَلْتـُمَا زَلْزَلْتُمْ زَلْزَلْتِ زَلْزَلْتـُمَا زَلْزَلْتُنَّ
زَلْزَلْتُ زَلْزَلْنَا

 

باب‌هاى رباعى مزید

فعل رباعى مزید، داراى دو باب است: تَفَعْلُل و اِفْعِلاّل 

باب تَفَعْلُل
هر فعل رباعى مجردى که به باب تَفَعْلُلْ برود، ماضى، مضارع و مصدر آن بر وزن‌هاى ذیل می‌آید. 
تَفَعْلَلَ یَتَفَعْلَلُ تَفَعْلُل
زَلْزَلَ > تَزَلْزَلَ یَتَزَلْزَلُ تَزَلْزُل
دَحْرَجَ> تَدَحْرَجَ یَتَدَحْرَجُ تَدَحْرُج

بقیه موارد کاربرد باب تَفَعْلُلْ بدین قرار است: 
هَلْ یَتَزَلْزَلُ لاَ یَتَزَلْزَلُ لاَ یَتَزَلْزَلْ َلَمْ یَتَزَلْزَلْ أَنْ یَتَزَلْزَلَ تَزَلْزَلْ لِیَتَزَلْزَلْ

نمونه‌ی صرف چهارده صیغه‌ی مضارع فعل تزَلْزَلَ:
یَتَزَلْزَلُ یَتَزَلْزَلاَنِ یَتَزَلْزَلُونَ تَتَزَلْزَلُ تَتَزَلْزَلاَنِ یَتَزَلْزَلْنَ
تَتَزَلْزَلُ تَتَزَلْزَلاَنِ تَتَزَلْزَلُونَ تَتَزَلْزَلینَ تَتَزَلْزَلاَنِ تَتَزَلْزَلْنَ
اَتَزَلْزَلُ نَتَزَلْزَلُ

نکته: در باب تفعلل، همانند باب‌های تفاعل و تفعل در صیغه‌هایی از مضارع که دو «تاء» کنار هم قرار می‌گیرند، جایز است یک تاء حذف گردد؛ مانند:
تَتَزَلْزَلُ > تَزَلْزَلُ

معنای باب تفعلل، مطاوعه‌ی (اثرپذیری) باب فعلله است:
دَحْرَجْتُ الْحَجَرَ فَتَدَحْرَجَ (سنگ را غلطاندم و سنگ غلطید)
زَلْزَلَهُ سَعیدٌ فَتَزَلْزَلَ (سعید آن را لرزاند و آن لرزید)

باب اِفْعِلّال

هر فعل رباعی مجردی که به باب افعلال برود، ماضی، مضارع و مصدر آن بر وزن‌های ذیل می‌آید.
اِفْعَلَلَّ یَفْعَلِلُّ اِفْعِلّال
قَشْعَرَ > اِقْشَعَرَّ یَقْشَعِرُّ اِقْشِعْرار
طَمْأَنَ > اِطْمَأَنَّ یَطْمَأِنُّ اِطْمِئْنان

بقیه‌ی موارد کاربرد باب افعلال بدین قرار است:
لِیَقْشَعِرَّ  اِقْشَعِرَّ  أَنْ یَقْشَعِرَّ  لَمْ یَقْشَعِرَّ  لا یَقْشَعِرَّ  لا یَقْشَعِرُّ  هَلْ یَقْشَعِرُّ

نکته: همزه‌ی ماضی،‌ امر حاضر و مصدر باب افعلال،‌ وصل است.

معنای باب افعلال مطاوعه (اثرپذیری) است، مانند:
قَشْعَرْتُهُ فَاقْشَعَرَّ (او را لرزاندم و او لرزید)