حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مصدر و غیرمصدر» ثبت شده است

مصدر، اسمی‌ است که واقع شدن کارى یا پدید آمدن حالتى رابدون دلالت بر زمان بیان می‌کند; مانند:

واقع شدن کار ← ضَرْب (زدن)، کِتَابَة (نوشتن)
پدید آمدن حالت ← حُسْن (نیکویى)، کَرامَة (بزرگوارى)

غیر مصدر، برخلاف مصدر بر انجام کار یا پدید آمدن حالت، دلالت نمی‌کند; مانند:
قَلَم، بَاب، جِدار، سَعید، رَجُل، عَالِم

اقسام مصدر

مصدر داراى اقسام متعددى است که برخى از آنها عبارت است از: مصدر اصلى، مصدر میمى، مصدر مرّة، مصدر نوعى.

مصدر اصلى 

بر دو قسم است: مصدر افعال ثلاثى مجرد، مصدرافعال غیر ثلاثى مجرد

مصدر افعال ثلاثى مجرد
هر فعل ثلاثى مجرد، داراى مصدر خاص خود است که قاعده‌ی خاصى ندارد و سماعى است. 

وزن‌هاى مشهور مصدر ثلاثى مجرد عبارتند از:

1. فَعْل، مانند: فَتْح، ضَرْب
2. فِعْل، مانند: عِلْم، فِسْق
3. فُعْل، مانند: شُرْب، صُنْع
4. فَعَل، مانند: فَرَح، کَرَم
5. فَعَلَة، مانند: عَجَلَة، غَلَبَة
6. فِعَالة، مانند: زِرَاعَة، وِلاَیَة
7. فَعَال، مانند: ذَهَاب، جَمَال 
8. فِعَال، مانند: إِیَاب، صِیَام 
9. فُعَال، مانند: سُؤَال، زُکَام 
10. فَعَلان، مانند: جَولان، نَوَسان 
11. فَعَالة، مانند: فَصَاحة، صَنَاعة 
12. فُعُول، مانند: خُرُوج، حُضُور 

مصدر افعال غیر ثلاثى مجرد

مصادر افعال غیر ثلاثى مجرد که شامل فعل‌هاى ثلاثى مزید، رباعى مجرد و رباعى مزید می‌شوند; داراى وزن‌هاى خاصى هستند که در درس‌هاى یازدهم تا شانزدهم با آنها آشنا شدید و عبارت بودند از: 
إِفْعَال، تَفْعِیل، مُفَاعَلة، تَفَاعُل، تَفَعُّل، اِفتِعَال، اِنْفِعَال، اِفعِلاَل، اِسْتِفعَال، اِفْعِیلاَل، فَعْلَلَة، تَفَعْلُل، اِفْعِلاّل

مصدر میمى

مصدر میمى، اسمی‌ است که بر انجام کارى یا پدید آمدن حالتى دلالت می‌کند و در ابتداى آن میم زاید وجود دارد. مصدر میمی‌ در ثلاثى مجرد داراى دو وزن است:
مَفْعَل، مانند: ضَرَب ← مَضْرَب (زدن)، قَتَلَ ← مَقْتَل (کشتن)
مَفْعِل، مانند: وَعَد ← مَوْعِد (وعده دادن)، وَرَدَ ← مَوْرِد (وارد شدن).

مصدر مرّه

مصدر مرّه، اسمی‌ است که بر یک بار واقع شدن کار یا حالتى دلالت می‌کند.
این مصدر، در ثلاثى مجرد، بر وزن فَعْلَة است; مانند: 
جَلْسَة (یک بار نشستن)، ضَرْبَة (یک بار زدن)

مصدر نوعى

مصدر نوعى، اسمی ‌است که نوع و هیأت کار یا حالت را بیان می‌کند. و در ثلاثى مجرد، بر وزن فِعْلَة است; مانند:
جِلْسَة (نوعى نشستن)، فِطْرَة (نوعى آفرینش)

مقدمه
گفته شد که کلمه بر سه قسم است: اسم، فعل و حرف. 
از اقسام سه گانه کلمه، فقط اسم و فعل دچار تغییر می‌شوند; به همین جهت در علم صرف، فقط از اسم و فعل بحث می‌شود. 
پیش از آغاز مباحث تفصیلىِ فعل و اسم، مناسب است اشاره اى کلى و اجمالى به اقسام فعل و اسم داشته باشیم تا دانش پژوهان گرامی‌دورنمایى کلى از مباحث علم صرف به دست آورند. 
از میان تقسیمات فعل و اسم، فقط به شش قسم از فعل و شش قسم از اسم اشاره شده است. 

اقسام فعل

1. ثلاثى و رباعى
که هر یک از آنها یا مجردند یا مزید: 
فعلى را که داراى سه حرف اصلى باشد، ثلاثى گویند; مانند: 
ضَرَبَ، نَصَرَ
فعل ثلاثى، اگر داراى حرف و یا حروف زاید باشد، به آن ثلاثى مزید گویند; مانند: 
ضَارَبَ، أَحْسَنَ
فعلى را که داراى چهار حرف اصلى باشد، رباعى گویند; مانند: 
زَلْزَلَ، دَحْرَجَ
فعل رباعى، اگر داراى حرف یا حروف زاید باشد، به آن رباعى مزید گویند; مانند: 
تَزَلْزَلَ، تَدَحْرَجَ

2. ماضى، مضارع و امر

ماضى، فعلى است که بر انجام کارى یا پدید آمدن حالتى در زمان گذشته دلالت کند; مانند:
ضَرَبَ (زد)، حَسُنَ (نیکو شد)
مضارع، فعلى است که بر انجام کارى یا پدید آمدن حالتى در زمان حال یا آینده دلالت کند; مانند:
یَضْرِبُ (می‌زند)، یَحْسُنُ (نیکو می‌شود)
امر، فعلى است که بر طلب انجام کارى یا پدید آمدن حالتى دلالت می‌کند; مانند:
اِضْرِبْ (بزن)، اُحْسُنْ (نیکو شو)

3. معتل و صحیح

معتل، کلمه اى است که در حروف اصلى آن، حرف علّه (و، ا، ى) وجود داشته باشد; مانند: 
وَعَدَ، قَالَ، بَلِیَ.
صحیح، کلمه اى است که در حروف اصلى آن، حرف عله وجود نداشته باشد; مانند:
ضَرَبَ، مَدَدَ، أَمَرَ

4. لازم و متعدى

لازم، فعلى است که فقط به فاعل نیاز دارد; مانند:
ذَهَبَ عَلِیٌّ (على رفت)
متعدى، فعلى است که افزون بر فاعل، مفعول نیز می‌طلبد; مانند:
نَصَرَ سَعِیدٌ زیداً (سعید، زید را یارى کرد)

5. معلوم و مجهول

معلوم، فعلى است که فاعل آن در کلام ذکر شده باشد; مانند:
نَصَرَ عَلِیٌّ سَعِیداً (على، سعید را یارى کرد)
مجهول، فعلى است که فاعل آن در کلام ذکر نشود و به مفعول نسبت داده شود; مانند:
نُصِرَ سَعِیدٌ (سعید یارى شد)

6. مثبت و منفى

مثبت، فعلى است که بر واقع شدن کارى یا پدید آمدن حالتى در یکى از زمان‌هاى سه گانه دلالت کند; مانند:
نَصَرَ (یارى کرد)، یَنْصُرُ (یارى می‌کند)، یَحْسُنُ (نیکو می‌شود)
منفى، فعلى است که بر واقع نشدن کارى یا پدید نیامدن حالتى در یکى از زمان‌هاى سه گانه دلالت کند; مانند:
مَا نَصَرَ (یارى نکرد)، لاَ یَنْصُرُ (یارى نمی‌کند)، مَا یَحْسُنُ (نیکو نمی‌شود)

اقسام اسم

اسمها، از جهات گوناگون، داراى اقسام مختلفى هستند که به برخى از آنها اشاره می‌شود: 

‌1. ثلاثى، رباعى و خماسى

که هر یک از آنها یا مجردند و یا مزید: 
ثلاثى مجرد ، مانند: رَجُل ثلاثى مزید ، مانند: رِجَال
رباعى مجرد ، مانند: جَعْفَر رباعى مزید ، مانند: جَعَافِر
خماسى مجرد، مانند: سَفَرْجَل خماسى مزید ، مانند: سَلْسَبِیل

2. مصدر و غیر مصدر

مصدر، اسمی‌است که بر انجام کارى و یا پدید آمدن حالتى دلالت می‌کند و فعل از آن گرفته می‌شود; مانند:
ضَرْب (زدن)، حُسْن (نیکو شدن)
غیر مصدر، اسمی‌است که بر انجام کارى یا پدید آمدن حالتى دلالت نمی‌کند و فعل از آن گرفته نمی‌شود; مانند:
جِدَار (دیوار)، رَجُل (مرد)

3. جامد و مشتق

جامد، اسمی‌است که از کلمه دیگر گرفته نشده باشد; مانند:
رَجُل، جَعْفر
مشتق، اسمی‌است که از کلمه دیگر گرفته شده باشد; مانند:
عَالِم، مَعْلُوم و عَلِیمکه همه از عِلْم گرفته شده اند.

4. مذکر و مؤنث

هر یک از مذکر و مؤنث یا حقیقى اند و یا مجازى. 
اسمی‌که بر انسان یا حیوان نر دلالت کند، مذکر حقیقى و در غیر این صورت مذکر مجازى است; مانند: 
رَجُل (مرد)، بَاب (در)
اسمی‌که بر انسان یا حیوان ماده دلالت کند، مؤنث حقیقى و در غیر این صورت، مؤنث مجازى است; مانند: 
اِمْرَأَة (زن)، سَبُّورَة (تخته سیاه)