حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معتل الفاء» ثبت شده است

مثال

از آنجا که در کلمه‌هاى معتل، حرف علّه وجود دارد، این کلمات نمی‌توانند مانند کلمات سالم صرف شوند; به همین جهت باید آنها را با قواعد دیگرى به نام قواعد اعلال درمان کرد. 
به عبارت دیگر، حرف علّه در بعضى از موارد به جهت ایجاد سبکى و سهولت در تلفّظ، تغییر می‌کند که این تغییر را اعلال می‌گویند. 
تغییر، گاهى به قلب کردن حرف علّه است; مانند: 
تغییر قَوَلَ به قَالَ که به آن اعلال قلبى گویند.
تغییر، گاهى به ساکن کردن حرف علّه است; مانند: 
تغییر یَقْوُلُ به یَقُوُلُ که به آن اعلال سکونى گویند.
تغییر، گاهى به حذف حرف علّه است; مانند: 
تغییر لِیَدْعُوْ به لِیَدْعُ که به آن اعلال حذفى گویند.
در این کتاب، به ترتیب به بیان قواعد اعلالِ مثال، اجوف و سپس ناقص و لفیف می‌پردازیم. 

قواعد مثال (معتل الفاء)

قاعده‌ی (1): مضارعِ مثال واوى، اگر بر وزن یَفْعِلُ باشد، واو آن حذف می‌شود; مانند:
وَجَدَ ← یَوْجِدُ ←  یَجِدُ، لِیَجِدْ، جِدْ
وَلَدَ ← یَوْلِدُ ← یَلِدُ، لِیَلِدْ، لِدْ
این قاعده در چند فعلِ مضارعِ بر وزن یَفْعَلُ نیز جارى است; مانند: 
وَسَعَ (گسترد) ← یَوْسَعُ ← یَسَعُ، لِیَسَعْ، سَعْ
وَضَعَ (قرار داد) ← یَوْضَعُ ← یَضَعُ، لِیَضَعْ، ضَعْ
وَدَعَ(رها کرد) ← یَوْدَعُ ← یَدَعُ، لِیَدَعْ، دَعْ
وَهَبَ (بخشید) ← یَوْهَبُ ← یَهَبُ، لِیَهَبْ، هَبْ
وَذَرَ (واگذاشت) ← یَوْذَرُ ← یَذَرُ، لِیَذَرْ، ذَرْ

نکته: قاعده‌ی شماره (1) در مضارع مجهول و امر مجهول جارى نمی‌شود; مانند: 
وَجَدَ ←یُوجَدُ ← لِیُوجَدْ  
وَصَلَ ← یُوصَلُ ← لِیُوصَلْ

قاعد‌ه‌ی 2: واو ساکن ماقبل مکسور، قلب به  یاء و یاء ساکن ماقبل مضموم، قلب به واو می‌شود;مانند: 
إِوْجَاد ← إِیجاد  إِوْرَاد ← إِیرَاد  مِوْزَان ← مِیزَان
یُیْقِنُ ← یُوقِنُ  یُیْسُ ← یُوسُ  اُیْمُنْ ← اُومُنْ

کلمه، از نظر چگونگى حروف اصلى بر دو قسم است: صحیح و معتل. 

حروف علّه عبارتند از: واو، یاء و الف منقلبه.
الف منقلبه، الفى است که در اصل «واو» و یا «یاء» بوده است.
صحیح کلمه اى است که در حروف اصلى آن، حرف علّه نباشد; مانند:
کَتَبَ،  أَمَرَ،  مَدَدَ. 
معتل، کلمه اى است که در حروف اصلى آن، حرف علّه وجود داشته باشد; مانند:
 وَجَدَ قَوَلَ دَعَوَ (با حرف علّه واو)
یَسَرَ بَیَعَ رَمی‌ (با حرف علّه یاء)
قَالَ  رَمیٰ (با حرف علّه‌ی الف منقلبه که در اصل «قَوَلَ» و «رَمِیَ» ‌بوده است)


 

اقسام کلمه‌هاى صحیح‌

کلمه‌هاى صحیح بر دو قسمند: سالم و ناسالم. 
کلمه‌هاى ناسالم، یا مهموزند و یا مضاعف. 

مهموز، کلمه اى است که در حروف اصلى آن همزه وجود داشته باشد; مانند:
أَمَرَ سَأَلَ قَرَأَ
اگر فاء الفعلِ کلمه همزه باشد، به آن مهموز الفاء و اگر عین الفعل همزه باشد به آن مهموز العین و اگر لام الفعل همزه باشد، به آن مهموز اللام گویند. 

مضاعف، کلمه‌اى است که دو حرف اصلى آن مثل هم باشند; مانند:
مَدَدَ فَرَرَ ذَلَلَ

کلمه‌ی صحیحى که نه مهموز باشد و نه مضاعف، سالم نامیده می‌شود; مانند: 
کَتَبَ نَصَرَ عَلِمَ

 

اقسام کلمه‌هاى معتل

اگر حرف علّه، در فاء الفعل کلمه‌هاى معتل باشد، به آن معتل الفاء یا مثال می‌گویند; مانند: وَهَبَ یَسَرَ
اگر حرف علّه، در عین الفعل آن‌ها باشد، به آن معتل العین یا أَجْوَف می‌گویند; مانند: قَوَلَ بَیَعَ 
اگر حرف علّه، در لام الفعل آن‌ها باشد، به آن معتل الاّم یا ناقص نام می‌گیرند; مانند: دَعَوَ عَفَوَ 

اگر در حروف اصلى کلمه‌اى، دو حرف علّه وجود داشته باشد، آن را لفیف نامند. 
لفیف مقرون آن است که دو حرف علّه، کنار هم باشند; مانند: 
طَوَیَ قَوَیَ
لفیف مفروق آن است که دو حرف علّه، جداى از هم باشند; مانند: 
وَصَیَ وَقَیَ

 

مهموز

فعل مهموز، مانند فعل سالم است و در بعضى از موارد، همزه آن تخفیف می‌یابد.
تخفیف همزه بر دو قسم است: قلبى و حذفى.

تخفیف قلبى
اگر در کلمه‌اى، دو همزه کنار یکدیگر قرار گیرند، و اوّلى متحرک و دومی‌ساکن باشد، واجب است همزه‌ی ساکن به حرف مدّى از جنس حرکت ما قبل، تبدیل شود; یعنى: 
1. اگر همزه‌ی اوّل، مفتوح باشد، همزه‌ی ساکن، قلب به الف می‌شود; مانند: 
أَأْمَنَ > آمَنَ  أَأْتَیَ > آتَیَ
2. اگر همزه‌ی اوّل مضموم باشد، همزه‌ی ساکن، قلب به واو می‌شود; مانند: 
أُؤْمِنَ > أُومِنَ  أُؤْتِیَ > أُوتِیَ
3. اگر همزه‌ی اوّل مکسور باشد، همزه‌ی ساکن، به یاء تبدیل می‌شود; مانند: 
اِءْمِنْ > اِیمِنْ  اِئْزِرْ > اِیزِرْ

تخفیف حذفى
این نوع تخفیف، قاعده‌ی مشخصى ندارد و سماعى است، مانند تخفیف همزه‌ی امر حاضر سه فعل: أَخَذَ  أَکَلَ  أَمَرَ 
أَخَذَ > اُءْخُذْ > خُذْ
أَکَلَ > اُءْکُلْ > کُلْ
أَمَرَ > اُءْمُرْ > مُرْ
حذف همزه در خُذ و کُل واجب و در مُر جایز است.