حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وجه شبه» ثبت شده است

سومین نوع حجت، تمثیل است. 

 

تعریف

تمثیل در لغت عرب به معناى تشبیه کردن شیئى به شىء دیگر،در وصفى از اوصاف بارز آن شىء است.

و در اصطلاح منطقیون، همچنانکه در درس سی و سوم اشاره شد، تمثیل عبارت است از آنکه:«ذهن از حکم یک شىء به حکم شىء دیگر منتقل شود؛ به‌ سبب جهت مشترک میان آن‌دو». 

به عبارت دیگر تمثیل عبارت است از:«اثبات الحکم فى جزئى لثبوته فى جزئى آخر مشابه له» -اثبات حکم در یک جزیى، با استناد به ثبوت آن در یک جزیى دیگر که مشابه آن است. 

باز به تعبیر دیگر از حال یک جزئى بر حال جزئى دیگر استدلال کردن.

نکته: این تمثیلى که منطقیون مى‌گویند در واقع، همان قیاسى است که فقهاء و اصولیین مطرح مى‌کنند و میان فقهاء عامه و خاصه در رابطه با حجیت آن اختلاف است.

اهل سنت آن را یکى از ادلۀ احکام شرعى به‌شمار مى‌آورند؛ و امامیه حجیت آن را نفى کرده، عمل به آن را موجب از بین رفتن دین و ضایع شدن شریعت مى‌دانند.

مثال: وقتى براى ما ثابت شود نبیذ یا شراب خرما از جهت ایجاد مستى در کسى که آن را مى‌نوشد، مانند شراب انگور است. و از سوى دیگر، بدانیم شراب انگور حرام است؛ مى‌توانیم استنباط کنیم که شراب خرما نیز حرام مى‌باشد، یا لااقل احتمال حرمت آن وجود دارد؛ زیرا هردوى آنها مست‌کننده‌اند.

 

ارکان تمثیل

هر تمثیلى بر چهار رکن استوار است که هرکدام نباشد تمثیل از بین مى‌رود:

 

1.اصل یا مشبهٌ به: جزء یا موضوع اولى است که حکمش براى ما معلوم و محرز است و به دلیل قطعى یا ظنى معتبر،ثابت گردیده است. مانند«خمر»در مثال مذکور.

 

2. فرع یا مشبه:جزء یا موضوع دوّمى است که مى‌خواهیم حکم را براى آن ثابت کنیم؛ و بدین وسیله  وضع آن را روشن سازیم. در مثال مذکور«شراب خرما» فرع نامیده مى‌شود.

 

3.جامع، وجه شبه یا قدر مشترک: جهت شباهتى است که میان اصل و فرع (موضوع اول و دوم)و جود دارد که همان واسطه در اثبات است یعنى ما به واسطۀ این جامع، مى‌خواهیم حکم اصل را به فرع بکشانیم. در مثال مذکور آن جامع، وصف «مست کنندگی» است.

 

4.حکم: وصف یا محمولى است که به‌طور یقینى براى اصل ثابت است و منظور اصلى از این استدلال،اثبات آن حکم براى فرع است،مانند«حرمت»در مثال مذکور.

 

حال اگر در موردى تمامى این ارکان چهارگانه بودند تمثیل و استدلال منعقد مى‌شود و اگر یکى از این ارکان مختل شد مثلا حکم اصل،براى ما محرز نبود یا قدر جامعى،میان دو جزئى نبود و...هرگز تمثیل محقق نخواهد شد.

 

ارزش علمى تمثیل

تمثیل از آن جهت که تمثیل است (بدون پشتوانه تعلیل)، از ادله‌اى است که حدّاکثر براى انسان «احتمال» ایجاد مى‌کند یعنى صرفا احتمال مى‌دهیم که: شاید حکمى که براى اصل ثابت شده براى فرع نیز ثابت شود؛ زیرا از تشابه دو شىء در یک امر بلکه در چند امر، لازم نمى‌آید آن‌دو در همۀ امور همانند باشند.

 

تمثیل یقینی

گاهى مطلب از مرحلۀ احتمال و حتى ظن،گذشته و به درجۀ یقین مى‌رسد و آن در موردى است که ما از خارج احراز و یقین کنیم که فلان جهت و قدر جامع که در اصل و فرع هردو موجود است واقعا علت تامه و حقیقىِ ثبوت این حکم، در اصل همین امر است و سپس احراز کنیم که همین علّت، بدون کاستى در مورد فرع هم وجود دارد.

این‌جا است که یقین پیدا مى‌کنیم که حکم اصل براى فرع هم ثابت است.

و علت این یقین آن است که انفکاک معلول از علت محال و ممتنع مى‌باشد.

در حقیقت باید گفت: پس از احراز علت تامّه و تحصیل کبراى کلّى،دیگر اصل و فرع معنا ندارد بلکه اصل همان کبراى کلّى است و هرکدام از این دو موضوع در عرض هم و از مصادیق آن قانون عام به شمار مى‌آیند.

 


منابع :

شرح منطق مظفر - علی محمدی خراسانی - ج2

منطق مظفر - ترجمه علی شیروانی - ج2

 

تلخیص: نگین افتخاری

الباب الأول فی التشبیه

تعریف التشبیه وبیان أرکانه الأربعة

التشبیه : لغة التمثیل ُ – قال : هذا شبه هذا : ومثیله

والتشبیه : إصطلاحاً – عقد مماثلة بین أمرین ، أو : أکثر ، قصد اشتراکهما فی صفة : أو : أکثر ، بأداة : لغرض یقصد المتکلم للعلم.

وأرکان التشبیه أربعة.

(1) المُشبه : هو الأمر الذی یُراد الحاقه بغیره

(2) المُشبه به : هو الأمر الذی یلحق به المشبه

(3) وجه الشبه : هو الوصف المشترک بین الطرفین ، ویکون فی المشبه به ، أقوى منه فی المشبه – وقد یُذکر وجه الشبه فی الکلام ، وقد یُحذف کما سیأتی توضیحه.

(4) أداة التشبیه : هی اللفظ الذی یدلُ على التشبیه ، ویربط المشبّه بالمشبّه به ، وقد تَذکر الأداة فی التشبیه ، وقد تحذف ، نحو : کان عمرُ فی رعیَّته کالمیزان فی العدل ، وکان فیهم کالوالد فی الرحمة والعطف.

تنبیهات

(الأول) بعض اسالیب التشبیه أقوى من بعض فی المبالغة ، ووضوح الدلالة ولها مراتب ثلاثة :

«أ» (أعلاها) وأبلغها ما حذف فیها الوجه والأداة ، نحو : على أسد - وذلک أنک ادعیت الاتحاد بینهما بحذف الأداة - وادعیت التشابه بینهما فی کل شیء بحذف الوجه ولذا سمى هذا تشبیها بلیغا.

«ب» (المتوسطة) ما تحذف فیها الأداة وحدها ، کما تقول (على أسد شجاعة) أو یحذف فیها وجه الشبه – فنقول على کالأسد ، وبیان ذلک : أنک بذکرک الوجه حصرت التشابه ، فلم تدع للخیال مجالا فی الظن ، بأن التشابه فی کثیر من الصفات – کما أنک بذکر الاداة نصصت على وجود التفاوت بین المشبه والمشبه به ، ولم تترک بابا للمبالغة.

«جـ» (أقلها) ما ذکر فیها الوجه والأداة ، وحینئذ فقدت المزیتین السابقتین.

 (الثانی) علم مما سبق أن أقسام التشبیه من حیث الوجه والاداة کالآتی.

1- التشبیه المرسل : هو ما ذکرت فیه الأداة.

2- التشبیه المؤکد : هو ما حذفت منه الأداة.

3 – التشبیه المجمل : هو ما حذف منه وجه الشبه.

4 – التشبیه المفصل : هو ما ذکر فیه وجه الشبه.

5- التشبیه البلیغ : هو ما حذفت فیه الأداة ، ووجه الشبه ، وهو أرقى أنواع التشبیه بلاغة : وقد تقدم الکلام علیه مستوفیاً.

6- التشبیه الضمنی : هو تشبیه لا یوضع فیه المشبه ، والمشبه به فی صورة من صور التشبیه المعروفة ، بل یلمح المشبه ، والمشبه به ، ویفهمان من المعنى نحو : 

  

تعریف تشبیه و بیان ارکان 4 گانه

تشبیه کلمه ای برای توصیف است. میگوید این شبیه و نظیر این است.

تشبیه از نظر اصطلاح دو چیز همسان را به هم گره میزند یا بیشتر اگر در صفتی اشتراک داشته باشند بیان میکند. یا بیشتر ابزاری است که قصد متکلم را بیان میکند.

 

و ارکان تشبیه 4رکن است:

1-  مشبه: امری که اراده میشود الحاقش به غیریش

2-  مشبه به: امری که مشبه به آن ملحق میشود

3-  وجه شبه: وجهی که بین دو چیز مشترک است. و آن صفت در مشبه به قوی تر از آن صفت در شبه است. و گاهی اوقات وجه شبه در جمله بیان میشود و گاهی حذف میشود که در آینده بیان میشود.

4-  ادات تشبیه: کلمه ای که بر تشبیه دلالت میکند. و مشبه را به مشبه به رتبط میکند. گاهی ادات در تشبیه بیان میشود و گاهی حذف میشود. مانند: عمر از نظر عدالت مانند ترازو بود. و از نظر مهربانی مانند پدر بود.

 

یادآوری

اول: بعضی از اسلوب های تشبیه از بعضی  در مبالغه قوی تر است. و دلالت آن روشن تر است و برای آن 3 رتبه وجود دارد.

الف)(بالاترین رتبه) آنچه که در آن وجه شبه و ادات تشبیه حذف میشود.  مانند: علی شیر است. که به درستی ادعا میشود اتحاد بین آنها به حذف ادات تشبیه. و تشابه بین آنهادر هر چیزی با حذف وجه شبه وجود دارد. برای همین به این تشبیه بلیغ میگوییم.

ب)(متوسط)در آن یا ادات یا وجه شبه حذف میشود. مانند: علی از نظر شجاعت مانند شیر است.(حذف ادات). یا وجه شبه حذف میشود. پس میگوییم علی مانند شیر است. (وبیان ذلک : أنک بذکرک الوجه حصرت التشابه ، فلم تدع للخیال مجالا فی الظن ، بأن التشابه فی کثیر من الصفات – کما أنک بذکر الاداة نصصت على وجود التفاوت بین المشبه والمشبه به ، ولم تترک بابا للمبالغة.)

ج)(کمترین) آنچه در آن ادات تشبیه و وجه شبه ذکر شود و در این هنگام دو مزیتی که سابقا بیان شد از بین میرود.

 

دوم: از آنچه از انواع تشبیه در گذشته بیان شد از نظر وجه شبه و ادات

1-  تشبیه مرسل: در آن ادات تشبیه ذکر میشود

2-  تشبیه موکد: در آن ادات تشبیه حذف میشود

3-  تشبیه مجمل: در آن وجه شبه حذف میشود

4-  تشبیه مفصل: در آن وجه شبه ذکر میشود

5-  تشبیه بلیغ: در آن وجه شبه و ادات تشبیه حذف میشود و از نظر بلاغت از سایر انواع تشبیه پیشرفته تر است. وقد تقدم الکلام علیه مستوفیاً.

6-    تشبیه ضمنی:تشبیهی که در آن مشبه و مشبه به، به صورتی که معروف و مرسوم است قرار وضع نمیشود بلکه اشاره میشود به مشبه و مشبه به. و از معنی فهمیده میشود.