دوره بالندگی و تکامل (از قرن سوم تا اوایل قرن هفتم)
ویژگیهای این دوره که تا قبل از محی الدین بن عربی ادامه مییابد عبارتند از:
- گسترده شدن حجم تعالیم عرفانی که نیاز به تدوین و حفظ آنها را ایجاد کرد، لذا عرفا به تألیف و تصنیف دست بردند و آثار مهمی پدید آوردند، به گونهای که بیشتر مشایخ این دوره صاحب کتاب و رساله هستند.
- استقرار کامل فرقههای صوفیه (تشکیلات، سلسله مراتب گروهی و آداب و سنن) و حضور آنها در اجتماع.
- به اوج رسیدن عرفان عملی
- رشد احساسات عرفانی و پدید آمدن شاهکارهای ادبی در قالب نظم و نثر در عربی و فارسی (مانند آثار عطار نیشابوری در فارسی و ابن فارض در عربی)
- ایجاد رابطه بین عرفان اسلامی و دیگر نحلههای مسلمین مانند متکلمین و فلاسفه و نقد ایشان توسط عرفا.
- پدید آمدن مشایخ بزرگ عرفانی مانند ذوالنون مصری، بایزید بسطامی، جنید بغدادی و ... که هر یک با حجم عظیمی از معارف، کرامات، آثار و شاگردان، عرفان اسلامی را در مسیر رشد و تکامل قرار دادند.
مهمترین مشاهیر این دوره (که بیش از چهار قرن را دربرمیگیرد) به ترتیب تاریخ سال وفات ایشان عبارتند از:
۱) ذوالنون مصری (م ۲۴۵)
وی استاد عارفان بزرگی همچون سهل تستری و ابوسعید خرّاز است. در فلسفه تسلط کامل داشته و عرفان را به زبان رمزی مطرح میکرده است.
۲) بایزید بسطامی (م ۲۶۱)
عظمت او که «سلطان العارفین» لقب گرفته در عرفان به حدی است که جنید بغدادی (شیخ و سید طایفه) درباره او میگوید: ابویزید در میان ما صوفیه مانند جبرئیل در میان ملائکه است.
او نخستین کسی است که درباره مقامات «فناء فی الله» و وحدت شخصیه خوب سخن گفته است.
۳) ابوسعید خرّاز (م ۲۷۹)
برخی همانند خواجه عبدالله انصاری برای وی منزلتی عظیم قائل هستند و او را سید عارفین میدانند. وی تصانیف فراوانی دارد و نخستین کسی است که در علم فنا و بقای بعد از فنا سخن رانده است.
۴) جنید بغدادی (م ۲۹۷)
وی در اصل نهاوندی است، اما محل ولادت و رشد او بغداد است. به سید الطائفه و شیخ الطائفه شهرت دارد و خرّاز، نوری، شبلی، حلاج و ... شاگرد اویند. وی لباس رسمی صوفیان (خرقه) نمیپوشید و در زی عالمان و فقیهان به سر میبرد. حدود پانزده اثر از او باقی مانده است.
۵) شیخ ابوالحسن خرقانی (م ۴۲۵)
تربیت او در سلوک از بایزید بسطامی بود. در توحید کلمات زیادی دارد، مانند: «صوفی به مرقّع و سجاده صوفی نبود، و صوفی به رسوم و عادات صوفی نبود، صوفی آن بود که نبود.» و یا «امروز چهل سال است که حق در دلم مینگرد و به جز خود را نمیبیند.»
۶) ابوسعید ابوالخیر (م ۴۴۰)
وی از مشاهیر جهانی عرفان است و جملات نغز فراوانی دارد؛ مانند: «اندیشه یک ساعته در نیستی خود، بهتر از عبادت یک ساله در اندیشه هستی خود است.»
ملاقات او با ابوعلی سینا و ماجراهای آن معروف است.
۷) خواجه عبدالله انصاری (م ۴۸۱)
کتاب «منازل السائرین» او که هم اکنون نیز متن درسی حوزههای علمیه است (با شرح کاشانی)، ظریفترین معانی سلوکی را دربردارد.
وی در گفتن شعر استعدادی شگرف داشت و دهها هزار بیت اشعار فارسی و عربی دارد. کلمات کوتاه شیرین و اشعار زیبای او در جهان مشهور است.
۸) ابوحامد محمد غزالی (م ۵۰۵)
غزالی دانشمند پرآوازه ایرانی است. او ابتدا در مسیر علم پیش رفت و یگانه زمان خود شد، اما یکباره موقعیت خود (کرسی درسی در نظامیه بغداد) را رها کرد و سالها در گمنامی به سفر ظاهری و معنوی مشغول شد و در نهایت راه عرفان و تصوف را برگزید و کلام و فلسفه را به چالش جدی کشاند و تأثیرات شگرفی در عالمان پس از خود ایجاد کرد.
۹) فرید الدین محمد عطار نیشابوری (م ۶۱۸)
اوج عرفان ادبی در آثار عطار خود را نشان میدهد، آن چنان که مولانا تحت تأثیر او و سنایی است و در مثنوی میگوید:
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
وی آثار فراوانی دارد، الهی نامه، اسرارنامه، خسرونامه، منطق الطیر و ... از آن جمله است.
۱۰) ابوحفص عمر بن فارض مصری (م ۶۳۲)
از بزرگان عرفای اسلامی است که همه آثارش به شعر است. شهید مطهری رحمةالله علیه مینویسد: «اشعار عرفانی او در عربی با اشعار عرفانی حافظ در زبان فارسی قابل مقایسه است». او در قصیدهی معروف «تائیّه» منازل و مقامات سلوک را به دقیقترین وجه به نظم درآورده است.