مثال
از آنجا که در کلمههاى معتل، حرف علّه وجود دارد، این کلمات نمیتوانند مانند کلمات سالم صرف شوند; به همین جهت باید آنها را با قواعد دیگرى به نام قواعد اعلال درمان کرد.
به عبارت دیگر، حرف علّه در بعضى از موارد به جهت ایجاد سبکى و سهولت در تلفّظ، تغییر میکند که این تغییر را اعلال میگویند.
تغییر، گاهى به قلب کردن حرف علّه است; مانند:
تغییر قَوَلَ به قَالَ که به آن اعلال قلبى گویند.
تغییر، گاهى به ساکن کردن حرف علّه است; مانند:
تغییر یَقْوُلُ به یَقُوُلُ که به آن اعلال سکونى گویند.
تغییر، گاهى به حذف حرف علّه است; مانند:
تغییر لِیَدْعُوْ به لِیَدْعُ که به آن اعلال حذفى گویند.
در این کتاب، به ترتیب به بیان قواعد اعلالِ مثال، اجوف و سپس ناقص و لفیف میپردازیم.
قواعد مثال (معتل الفاء)
قاعدهی (1): مضارعِ مثال واوى، اگر بر وزن یَفْعِلُ باشد، واو آن حذف میشود; مانند:
وَجَدَ ← یَوْجِدُ ← یَجِدُ، لِیَجِدْ، جِدْ
وَلَدَ ← یَوْلِدُ ← یَلِدُ، لِیَلِدْ، لِدْ
این قاعده در چند فعلِ مضارعِ بر وزن یَفْعَلُ نیز جارى است; مانند:
وَسَعَ (گسترد) ← یَوْسَعُ ← یَسَعُ، لِیَسَعْ، سَعْ
وَضَعَ (قرار داد) ← یَوْضَعُ ← یَضَعُ، لِیَضَعْ، ضَعْ
وَدَعَ(رها کرد) ← یَوْدَعُ ← یَدَعُ، لِیَدَعْ، دَعْ
وَهَبَ (بخشید) ← یَوْهَبُ ← یَهَبُ، لِیَهَبْ، هَبْ
وَذَرَ (واگذاشت) ← یَوْذَرُ ← یَذَرُ، لِیَذَرْ، ذَرْ
نکته: قاعدهی شماره (1) در مضارع مجهول و امر مجهول جارى نمیشود; مانند:
وَجَدَ ←یُوجَدُ ← لِیُوجَدْ
وَصَلَ ← یُوصَلُ ← لِیُوصَلْ
قاعدهی 2: واو ساکن ماقبل مکسور، قلب به یاء و یاء ساکن ماقبل مضموم، قلب به واو میشود;مانند:
إِوْجَاد ← إِیجاد إِوْرَاد ← إِیرَاد مِوْزَان ← مِیزَان
یُیْقِنُ ← یُوقِنُ یُیْسُ ← یُوسُ اُیْمُنْ ← اُومُنْ