حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرفت شهودی» ثبت شده است

محورهای اساسی در عرفان نظری

در علم عرفان نظری، چهار محور اساسی مطرح است:

  1. عرفان نظری از سنخ معرفت، علم و دانش است،‌ نه از سنخ عمل. خود شهود نیز جزء عرفان نظری به حساب نمی‌آید، بلکه معرفتی که از راه شهود حاصل می‌شود و به تعبیر و بیان آمده، عرفان نظری است؛
  2. محتوای عرفان نظری، هستی‌شناسی عرفانی است که در آن، روابط خداوند و اسماء، صفات، افعال و مظاهرش تبیین می‌گردد؛
  3. روش وصول به معارف در عرفان نظری، روش شهودی است؛
  4. در علم عرفان نظری،‌ عنصر تبیین و توضیح اهمیت زیادی دارد و قدرت علمی، فلسفی و زبانی عارفان ایشان را در این زمینه متفاوت می‌سازد.

 

مقایسه عرفان نظری با فلسفه

میان عرفان نظری و فلسفه، در زمینه‌های مختلف شباهت‌‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد:

  1. ماهیت: هر دو علم از سنخ معرفت حصولی (علم و دانش) می‌باشند، با این تفاوت که فیلسوف از طریق خردورزی عقلانی به این معرفت حصولی دست می‌یابد (علم الیقین)، اما معرفت حصولی عارف نتیجه شهود حقایق (عین الیقین) و فراتر از آن، فنای در حقیقت (حق الیقین) می‌باشد؛
  2. محتوا: هر دو در پی تفسیر نظام هستی و ارائه یک جهان‌بینی مطابق با واقع هستند، اما این هستی‌شناسی با هم تفاوت دارد:
  3. نهایی‌ترین نظری که در فلسفه‌ی اسلامی مطرح است، «نظام تشکیک خاصی» است، یعنی یک وجود شخصی سریانی که از مرحله‌ی شدت نامتناهی آغاز شده و با تنزلات پی‌در‌پی به نهایت ضعف وجودی می‌رسد، ساختار هستی را تشکیل می‌دهد.در این دستگاه، همه‌ی مراتب و موجودات به طور حقیقی موجودند، اما نسبت به نقطه‌ی اوج وجود که خدای سبحان است، محتاج و فقیر می‌باشند؛
  4. در عرفان نظری، به «وحدت شخصیه‌‌ی وجود»، یعنی یک وجود شخصی لایتناهی که همانا خداوند متعال است معتقدند و همه‌ی مخلوقات، مظاهر و شئون او بوده و وجودهای حقیقی محسوب نمی‌شوند؛
  5. روش: تنها روش قابل قبول در فلسفه، روش عقلی و برهانی است، اما روش اساسی در عرفان، روش شهودی است.

امکان دستیابی به معارف شهودی

همان‌طور که در درس دوم بیان شد، عرفان عملی و سلوک، راه وصول به عرفان نظری است. اما آیا این راه باز است و می‌توان با تصفیه‌ی باطن و مجاهدت به معرفت دست یافت؟

از دیدگاه عقلی مطابق با نظام‌های فلسفی اسلامی، نه تنها روش شهودی در کسب معارف ممکن است، بلکه بهترین راه شناخت واقعیت به شمار آمده است تا آنجا که شیخ اشراق کسی را که فقط به بحث‌های ذهنی پرداخته و حقایق را با شهود و مکاشفه درنیافته است، حکیم و فیلسوف نمی‌شمارد.

از دیدگاه نقلی نیز نه تنها راه معرفت شهودی باز است، بلکه به آن تشویق و ترغیب شده است و آیات و روایاتی همچون: «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»، «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة»، «غضوا ابصارکم ترون العجائب»، «و انر ابصار قلوبنا بضیاء‌نظرها الیک ...» و حدیث معراج و دهها بحث قرآنی و حدیثی دیگر، بر این موضوع (ترتب معارف شهودی بر عرفان عملی)‌ دلالت دارند.

از دیدگاه تجربی نیز دستیابی به معارف شهودی از طریق سلوک عملی امری است که در مکان‌ها، زمان‌ها و فرهنگ‌های مختلف به ثبوت یقینی رسیده است و وجود هزاران هزار پیامبر الهی صلوات الله علیهم اجمعین و اوصیای ایشان علیهم السلام و اولیا و صاحبان کرامت و معرفت قدس الله اسرارهم واضح‌ترین دلیل بر درستی این راه است.