7-مشبهات
هفتمین قسم از اصناف هشتگانۀ تصدیقات بدیهى مشبهات هستند، و آنها قضایائى هستند که در واقع کذب محض هستند،ولى در اثر مشابهت آنها با یقینیات و یا مشهورات،مورد اعتقاد و تصدیق واقع مىشوند.
کاربرد آنها در صنعت مغالطه و قیاس سفسطه است. علّت کاربرد آنها مىتواند این باشد که مخاطب، انسان ضعیفى است و چندان قدرت تجزیه و تحلیل مطلب را ندارد و مستدل بدین وسیله او را در مغالطه مىافکند و یا علّت این است که خود شخص مستدل علم چندانى نداشته و واقعا امر بر خود او هم مشتبه شده و غیر برهان را بجاى برهان بکار مىبرد.
انواع مشبهات
این مشابهت گاهى لفظى است ،مانند آنجا که لفظ مشترک یا مجاز است و همین موجب اشتباه در آن شده است؛
مثل اینکه: در باز است و هر بازى پرنده است؛ پس در پرنده است. یا گاهى معنوى است؛ مانند آنجا که غیر علت، در جاى علت نشانده مىشود که بعدا به تفصیل در صناعت مغالطه خواهد آمد.
8.مخیّلات
قسم هشتم و آخرین قسم از اصناف هشتگانۀ مبادى تصدیقى بدیهى عبارتند از قضایاى مخیلّه یا مخیلاّت، و آنها قضایایى هستند که از شأن آنها این نیست که براى نفس تصدیقآور باشند و شنونده بدانها اذعان و اعتراف نماید منتها این نقش را دارند که در نفس و جان آدمى تخییلات و صور خیالیّهاى بوجود مىآورند که منجر به یک سلسله انفعالات و تأثرات نفسانى مىشوند.
مانند کوچک شمردن یک امر خطیر و مهمّ: در سایه تعابیر و قضایاى خیالى انسان مىتواند یک امر مهمّ و سرنوشتساز را بسیار کوچک و کماهمّیّت و بىارزش جلوه دهد، و از شیرى روباهى بسازد.
منشأ تأثیر این قضایا
تأثیر قضایاى مخیّله (که مواد،مقدّمات،صغریات و کبریات قیاسات شعرى را تشکیل مىدهند)، در نفس آدمى از آنجا سرچشمه مىگیرد که شخص بکار برندۀ این قضایا یک امر خیالى محض را که هیچ واقعیتى ندارد با تعبیرات خاصى بیان مىکند سپس در پوششى از الفاظ فریبنده به مخاطبین ارائه مىدهد و آن تأثیرات را ایجاد مىکند.
از آنجا که زیبایى الفاظ در قالب مجازات،تشبیهات،استعارهها و انواع و اقسام محسنات لفظى و معنوى که در علم بدیع مطرح است، صد چندان مىشود اگر شخص این قضایاى خیالى را در قالب مجازات و تشبیهات و...بکار ببرد. البتّه تأثیر کلامش در مخاطب دو چندان خواهد شد
و اگر به امور مذکور امر شعر را نیز بیافزاید و اشعار و کلمات را نیز با صداى دلنشین و آهنگ موسیقى همراه سازد، دیگر تأثیر کلام هزار چندان شده و قابل وصف نیست،آنچنانکه با شعرى جمعیتى را گریان و یا خندان مىکنند و با تحریک احساسات آنها را آرام یا برافروخته مىسازند.
تمام این عوامل نشان مىدهد که تأثیرگذارى مخیلاّت در نفس انسان نه از این جهت است که آنها متضمّن یک سلسله حقایقى هستند که انسان آنها را تصدیق مىکند بلکه حتّى با علم به کذب آن قضایا نیز این تأثیرات هست و این به خاطر تصویر این قضایا در قالب الفاظ و تعابیر خاص به اضافۀ آنچه که بدان ضمیمه شده و سبب جذابیّت آن مىشود.