حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

تعریف علت فاعلی: علت فاعلی چیزی است که هستی معلول را افاضه می کند و به آن وجود می دهد.

فلاسفه برای علت فاعلی اقسام گوناگونی بیان کرده اند:

 

علل فاعلی

 

1) فاعل طبعی: فاعلی است که به فعل خود علم و آگاهی ندارد، ولی فعلش موافق با طبیعت او است.

منظور از علم، علمی است که موثر در فعل و دخیل در آن باشد.

مثال) نفس (در حال صحت) در مرتبه قوای بدنی یک فاعل طبعی است که افعالش را به مقتضای طبیعت انجام می دهد. منظور از قوا در اینجا، قوۀ هاضمه، دافعه، جاذبه و ماسکه است. نفس به نوعی از این افعال آگاه است، ولی این آگاهی تاثیری در فعل ندارد.

 

2) فاعل قسری: فاعلی که به فعل خود آگاهی ندارد و فعلش هم موافق با طبیعتش نیست.

در این جا فعل به اقتضای طبیعت فاعل نیست، بلکه عوامل بیرونی نقش عمده را در صدور فعل دارند.

مثال) همان نفس در مثال بالا، ولی در حال بیماری.

 

3) فاعل جبری: به فعل خود آگاه است، ولی بدون اراده آن را انجام می دهد.

در اینجا فعل متوقف بر علم فاعل به آن است، اما فاعل آن را نه با اراده خود، بلکه با تحمیل یک شخص ثالث انجام می دهد.

مثال) انسانی که به انجام کاری که نمی خواهد مجبور می شود.

 

4) فاعل بالرضا: به فعل خود آگاه است و با اراده خود کار می کند. علم تفصیلی اش به فعل، عین فعل است. پیش از آن فقط علم اجمالی ذاتی به آن دارد.

توضیح: فاعل بالرضا دو علم به معلول خود دارد: یک علم اجمالی و مبهم و غیرتفصیلی که پیش از انجام کار است و از علم او به ذاتش ناشی می شود، یعنی همین اندازه که می داند کارهایی می تواند از او صادر شود. یکی هم علم تفصیلی او به فعلش که یک علم حضوری است.

مثال) انسان نسبت به صورت های خیالی که در خود ایجاد می کند. واجب تعالی نسبت به اشیاء نزد حکمای اشراقی.

 

5) فاعل بالقصد: با اراده است و پیش از فعل به آن آگاه است و آن را با انگیزه ای که زائد بر ذاتش است انجام می دهد.

مثال) انسان نسبت به افعال اختیاری خودش مانند خوردن و راه رفتن (که اگر انگیزه آن نباشد، آن را انجام نمی دهد.) – فاعلیت خداوند نزد متکلمان

 

6) فاعل بالعنایة: با اراده و آگاهی کار می کند. پیش از انجام، علم تفصیلی به کار دارد، علم او به کارش، امری زائد بر ذاتش است، نه اینکه عین ذاتش باشد. در کارش نیاز به انگیزه زائد بر ذات ندارد، بلکه صورت علمی شیء، مصدر صدور آن از فاعل است.

مثال) انسانی که در بلندی قرار دارد و ناگهان چشمش به زمین می افتد و افتادن به زمین در ذهنش خطور می کند و همین تصور باعث افتادن او می شود. – فاعلیت خداوند از دید مشائین. (علم تفصیلی خداوند به آفرینش، به واسطۀ صورت هایی است که زائد بر ذات خداوند است و همین علم به نظام احسن، منشأ صدور کائنات است)

 

7) فاعل بالتجلی: همانند فاعل بالعنایة است، با علم تفصیلی قبلی کار می کند، با این تفاوت که علم تفصیلی او به فعل، عین علم اجمالی او به ذاتش است، نه زائد بر ذاتش. همین علم منشأ صدور افعال است  و انگیزه ای زائد بر ذات در کار نیست. اجمال در اینجا به معنای ابهام نیست، بلکه به معنای بساطت است.

مثال) نفس مجرد انسان نسبت به کمالات ثانوی خود. – فاعلیت واجب تعالی نزد اصحاب حکمت متعالیه.

 

8) فاعل بالتسخیر: وقتی دو فاعلی در طول یکدیگر در انجام کاری موثرند، یعنی فاعل بعید، کار را به وسیله فاعل قریب (فاعل بالتسخیر) انجام می دهد.

مثال) ضربان قلب، گوارش غذا و ... که به وسیلۀ قوای بدنی اما تحت تسلط و تدبیر نفس رخ می دهند. – تمام علت های فاعلی عالم، زیرا هم تحت تسخیر خداوند متعال می باشند.

 

نکته: تقسیم فاعل به تسخیری و غیرتسخیری، یک تقسیم جداگانه است.

نکته: یک فاعل ممکن است نسبت به یک فعل فاعل طبعی باشد و نسبت به فعل دیگر فاعل جبری و ...

نکته: اینکه فاعل جبری و فاعل بالعنایة دو نوع جداگانه از فاعل قصدی هستند، محل مناقشه است. 


منبع

ترجمه و شرح بدایه الحکمه، دکتر علی شیروانی، جلد 2

 

نظرات  (۱)

  • موسی الرضا امین زارعین
  • 🙏🖤⚘️🙏⚘️🌹

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.