حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

حوزه علمیه کوچک ما

آموزش ادبیات عربی، منطق؛ فلسفه و عرفان اسلامی به نحو اجمالی و سبک سنتی حوزات علمیه

اعراب به سه دسته‌ی کلی تقسیم می شود:

۱- ظاهری (اصلی، فرعی)
۲- محلی
۳- تقدیری

 

اعراب ظاهری: مخصوص کلمات معرب است که علامت اعراب درظاهر آنها مشخص ومعلوم باشد.

مانند: العلم ُ مفیدٌ. 
العلم مبتدا به اعراب ظاهری، مرفوع 
مفیدٌ خبر به اعراب ظاهری، مرفوع

 

اعراب ظاهری خود به دو دسته تقسیم می شود:

الف - ظاهری اصلی (لفظی): مخصوص کلمات معرب است که ، حرکات اصلی اعراب (ـــَـًــِــٍـــُــٌ و ساکن ــْـ) را در جای خودش بپذیرد. 
مانند: الرجلُ عالمٌ
الرجل: مبتدا به اعراب ظاهری اصلی، مرفوع
عالم: خبر اعراب ظاهری اصلی مرفوع 

ب- ظاهری فرعی (نیابی): مخصوص کلمات معرب که به جای حرکات اصلی اعراب، یک حرف یا یک حرکت دیگر جانشین آنها گردد. موارد اعراب فرعی عبارتند از:

 

۱- اسم مثنی: (انِ) درحالت رفعی و (ین ِ) درحالت نصب و جر جایگزین می‌شود.

مانند:

- الرجلان ِ مؤدبان ِ

الرجلان:‌ مبتدا و مرفوع به اعراب ظاهری فرعی - مودبان: خبر و مرفوع به اعراب فرعی

- رأیت الرجلین ِ 

الرجلین: مفعول و منصوب به اعراب فرعی

- مررت علی الرجلین ِ

الرجلین: مجرور به حرف جر به اعراب فرعی

               

۲- جمع مذکر سالم: درحالت رفعی «ونَ» و در حالت نصبی و جری «ینَ» می‌گیرد.

مانند:

- المسلمون هادفون َ

المسلمون: مبتدا مرفوع (فرعی) - هادفون: خبر مرفوع (فرعی) 

- سلمت علی المومنینَ            

المومنین: مجرور به حرف جر (فرعی) 

- رأیت المومنین َ

المومنین: مفعول به و منصوب (فرعی)

 

۳- اسماء خمسه ( اب – اخ – ذو – فو – حم ): این اسماء هرگاه مفرد باشند و مضاف واقع شوند و مضاف الیه آنها «ی» متکلم نباشد، اعراب آنها فرعی است؛ یعنی در حالت رفعی با «و» و در حالت نصبی با «ا» و در حالت جری با «ی» می آید.

مانند:

خرج ابوالفضل

رأیت أباک

سلمت علی أبیک                         

 

۴- جمع مؤنث سالم: فقط در حالت نصبی اعراب آن فرعی است و به جای فتحه، کسره می گیرد. 

مانند:

- التلمیذاتُ مجتهدات ٌ

- رأیت التلمیذات ِ 

التلمیذات: مفعول به و منصوب (به اعراب فرعی)

- سلمت علی المعلمات ِ

 

۵- اسامی غیر منصرف: فقط در حالت جر اعراب آنها فرعی است و به جای کسره، فتحه می گیرند.

مانند:

- سافرت الی مشهدَ          

المشهد: مجرور به حرف جر (فرعی)  

 

۶- مضارع مرفوع: در جایی که به جای ضمه، «ن» می‌گیرد (صیغه‌های ۵ گانه)، اعراب آن فرعی است: یذهبان - تذهبون  

 

۷- مضارع منصوب و مجزوم: در صیغه‌های ۵گانه که «ن» آنها حذف می‌شود، اعراب آن فرعی است.

مانند:

- أن یکتبا (منصوب به اعراب فرعی)

- لما تذهبی (مجزوم به اعراب فرعی)

تذکر: در مضارع مجزوم زمانیکه حرف عله ناقص حذف می شود اعراب آن نیز فرعی است.

مانند: لم یدعُ (مضارع مجزوم به اعراب فرعی)

 

اعراب محلی: مخصوص کلمات مبنی و جمله‌ها و شبه‌جمله‌هایی است که نقش‌پذیرند و علامت اعراب در ظاهر آنها مشخص و معلوم نیست.

مانند:

- هوَ عالمٌ 

هو (اسم مبنی): مبتدا و محلاً مرفوع

- الرجل خرج من البیتِ  

«خرج من البیت» (جمله‌ی فعلیه): خبر و محلاً مرفوع    

- التلمیذ فی الصفِّ  

«فی الصف» (شبه‌جمله): خبر و محلاً مرفوع

 

اعراب محلی در اسم‌های مبنی:

- ضمیرها: هو، هی، أنت، ه، ها، کَ ....

- اسم‌های اشاره: هذا، هذه، ذلک، تلک، هؤلاء ....

- اسم‌های موصول: مَن، ما، الّذی، الّتی ....

- اسم‌های استفهام: من، ما، کیف، أینَ، متی ...

اسم های مبنی هستند که اگر در عبارت نقش بپذیرند، اعرابشان محلی است.

مانند:

- أنتَ مؤمنٌ بالله

  أنتَ: مبتدأ و مرفوع محلاً      مؤمنٌ: خبر و مرفوع

- الله خلقَکم

  «کم» مفعول به و منصوب محلاً

- العاقل مَن إبتعد عن الباطل

  «من» خبر و مرفوع محلاً

- هؤلاء یساعدون الآخرین

 «هؤلاء» مبتدأ و مرفوع محلاً

 

اعراب محلی در جمله و شبه‌جمله: اگر جمله و شبه‌جمله (جار و مجرور) نقش‌هایی مانند خبر و ... بپذیرند اعرابشان محلی است.

مانند:

- اللهُ خَلَقَ الاَشیاءَ

 خلق: فعل و فاعل آن ضمیر مستتر «هو»، خبر (جمله‌ی فعلیه) و مرفوع محلاً

- السَّلامُ عَلَی الحُسینِ (ع)

 علی الحسین: جار و مجرور، خبر (شبه‌جمله) و مرفوع محلاً

 

اعراب تقدیری: مخصوص کلمات معرب است که به دلایلی اعراب آنها ظاهر نمی شود. موارد اعراب تقدیری عبارتند از:

 

۱- اسم مقصور: در هر سه حالت رفع و نصب و جر، اعراب آن تقدیری است.

مانند:

- جاءَ الفتی

الفتی:‌ فاعل و مرفوع (تقدیراً)  

- رأیت الفتی

 الفتی: مفعول و منصوب (تقدیراً)  

- مررت علی الفتی         

الفتی: مجرور به حرف جر (تقدیراً)

 

۲- اسم منقوص: فقط در حالت رفع و جر اعراب آن تقدیری است  و در حالت نصبی اعراب آن اصلی می باشد. 

مانند:

- جاء القاضی 

  القاضی: فاعل و مرفوع (تقدیراً)

- سلمت علی القاضی 

  القاضی: مجرور به حرف جر (تقدیراً)

- رأیت القاضیَ

  القاضی: مفعول به و منصوب به اعراب اصلی

 

۳- اسمی که به ضمیر «ی» متکلم متصل شود در هر سه حالت نصب و جر و رفع اعراب آن تقدیری است. 

مانند:

- هذا کتابی 

  کتابی: خبر و مرفوع (تقدیراً)

 - رأیت أبی     

  أبی: مفعول به و منصوب (تقدیراً)   

- سلمت علی أبی              

  أبی: تقدیراً مجرور به حرف جر

 

۴- فعل مضارع مرفوع ناقص در صیغه‌های 4گانه اعرابش تقدیری است و همچنین مضارع منصوب ناقص در صیغه های 4گانه زمانیکه به «ی» ختم می شود اعراب آن تقدیری می‌باشد. به عبارت دیگر ، فعل مضارع ناقص زمانی که به «ی - وْ - ی» ختم شود، اعراب آن تقدیری است.

مانند: یدعو - یرمی - أن یخشی - أن تخشی 

تذکر ۱: فعل مضارع مرفوع زمانیکه ضمه می‌گیرد و مضارع منصوب زمانیکه فتحه می‌گیرد و مضارع مجزوم زمانیکه ساکن می‌شود، اعراب آن اصلی است.

تذکر ۲- اسم مثنی و جمع مذکر سالم هرگاه به ضمیر «ی» متکلم متصل شود، همچنان اعراب آن فرعی است.

مانند: هذان ِ کتابای (کتابا:‌خبر و مرفوع به اعراب فرعی)

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.