۱) صدرالمتألهین شیرازی (م ۱۰۵۰)
ملاصدرا نیز آغازگر دورهی پنجم عرفان اسلامی است، زیرا حکمت جدیدی با نام «حکمت متعالیه» را تأسیس کرد که ترکیب بدیعی از فلسفه و عرفان و دین میباشد.
کتاب اصلی او «الحکمة المتعالیة فی الاسفار الربعة العقلیة» معروف به «اسفار» است که دایرة المعارف گسترده و عمیقی از مباحث فلسفی است. همچنین آثار ارزشمند دیگری مانند: مفاتیح الغیب، شواهد الربوبیة، شرح اصول کافی، مبدأ و معاد و ... دارد و شاگردان فراوانی نیز پرورده است که مهمترین ایشان، فیض کاشانی و فیاض لاهیجی میباشند.
۲) قاضی سعید قمی (م ۱۱۰۰)
وی شاگرد فیض کاشانی و او نیز شاگرد صدرالمتألهین است. مدتی طولانی قاضی و شیخ الاسلام قم بود. مهمترین کار او شرح و تأویل احادیث اهل بیت علیهم السلام، یعنی نزدیکی بین حکمت و عرفان با دین بود که از سوی صدرالمتألهین آغاز شده و با فیض کاشانی که استاد قاضی سعید قمی است ادامه یافته بود. شرح توحید صدوق، اربعین و اربعینیات و رساله حقیقة الصلاة از جمله آثار وی هستند.
۳) ملاهادی سبزواری (م ۱۲۸۹)
وی به ریاضت و عبادت توجه تمام داشت و همه املاک خود را برای نیازمندان وقت نمود و خود در قناعت و سادگی زندگی میکرد. به دراویش عارف اهمیت میداد و به پادشاهان توجهی نداشت. بسیار پرجاذبه بود و برخی شاگردانش براثر جذبههای وی جزء مجذوبان شدند.
از شارحین بزرگ حکمت متعالیه و آثار ملاصدرا است، اما مهمترین اثرش منظومه و شرح منظومه است که یک دوره منطق، حکمت و طبیعیات است و از همان آغاز تا امروز، متن درسی حوزههای علمیه میباشد و بیش از شصت و پنج تعلیقه و شرح و ترجمه بر آن صورت پذیرفته است.
۴) آخوند ملاحسینقلی همدانی (م ۱۳۱۱)
یکی از بزرگان عرفانی دورههای اخیر میباشد و شاگردان فراوانی تربیت کرده است که برخی از آنها عبارتند از: سید احمد تهرانی حائری کربلای (استاد مرحوم قاضی)، میرزا جوادآقا ملکی تبریزی (استاد اخلاق امام خمینی رحمةالله علیه)، شیخ محمد بهاری همدانی (از اساتید مرحوم قاضی) و سید مرتضی کشمیری (استاد شیخ حسنعلی نخودکی)
۵) سید علی آقا قاضی طباطبایی (م ۱۳۶۶)
ایشان اعجوبه عرفان در زمان معاصر است. به افکار محییالدین بن عربی بسیار ارج مینهاد و فتوحات مکیه را تدریس مینمود. از سوی علمای ظاهری تحت فشار بود و در فقر شدید زندگی را میگذراند. در تربیت شاگردان بزرگ بسیار موفق بود و به طور تقریبی بیشتر بزرگان عرفانی روزگار ما از شاگردان او هستند. مکتب عرفانی نجف پس از ایشان تقریبا به پایان رسید.
سید عبدالکریم کشمیری، شیخ محمدتقی آملی، علامه طباطبایی، سید هاشم حداد و شیخ عباس هاتف قوچانی رحمةالله علیهم از شاگردان برجسته ایشان میباشند.
۶) آیةاللهالعظمی امام خمینی (م ۱۴۰۸)
ایشان در عرفان شاگرد مرحوم میرزا محمدعلی شاهآبادی و در اخلاق شاگرد میرزا جوادآقا ملکی تبریزی بود، لذا جمعکننده بین مدرسه تهران و نجف به شمار میآمد.
توحید به حقیقت کلمه در او پیاده شده بود و جز قدرت حق تعالی، قدرتی دیگر نمیشناخت. شخصیتی همهجانبه بود. با روشنگری و شجاعت عارفان، انقلابی عظیم را رهبری کرد که سابقه نداشت و بزرگترین قدرتهای روزگار را به زانو درآورد و معادلات جهانی را بر هم زد و در این مسیر، هزاران نفر از مردم عادی به درجاتی والا رسیدند و در عمل قومی را تربیت کرد.
آثار عرفانی امام خمینی رحمةالله علیه مانند: آداب الصلوة، سرّالصلوة، مصباح الهدایة، تعلیقات بر شرح فصوص قیصری و ... از بهترین آثار عرفانی است.
مدرسهی قم با ظهور ایشان و پیروزی انقلاب، کاروان حکمت و عرفان را وارد مرحله تازهای نمود که از ویژگیهای آن گشایش اهل معرفت است. تا قبل از این برهه و در طول تاریخ، اهل معرفت در تنگناهای جدی به سر میبردند و معارف را در سردابها به اشخاص مستعد منتقل میکردند. اظهار علوم عرفانی نه تنها منشأ یک سلسله فشارهای مداوم میشد، بلکه اغلب به تکفیر و مانند آن کشیده میشد. اما رخداد مبارک انقلاب اسلامی و شخصیت جامع و عرفانی امام خمینی به عنوان رهبر کبیر انقلاب، همزمان با ظهور شخصیتی همچون علامه طباطبایی رحمةالله علیه موجب تغییر اوضاع، گرم شدن و رسمیت یافتن علوم و دروس فلسفی و عرفانی شد. به این ترتیب این علوم گسترش بیسابقهای پیدا کرد و از حوزه خاص خارج شد و وارد حوزه عام شد که در صورت هدایت درست میتواند منشأ دگرگونیهای مثبت عظیم و معنوی در جامعه شود.
۷) علامه سید محمدحسین طباطبایی (م ۱۴۰۲)
ایشان از بهترین شاگردان مرحوم قاضی بود. سالیان دراز در تبریز در گمنامی زیست، ولی پس از هجرت به قم، در حوزه معارف تحول شگرف پدید آورد و آثار درخور و شاگردانی بزرگ به عالم اسلام عرضه کرد.
برخی از آثار ایشان عبارت است از: بدایةالحکمة، نهایةالحکمة (که امروزه کتاب اول و دوم دروس فلسفی در حوزههای علمیه هستند)، اصول فلسفه و روش رئالیسم، تعلیقات بر اسفار، رسالة الولایة و از همه مهمتر، تفسیر المیزان.
از شاگردان ایشان نیز میتوان به سید جلالالدین آشتیانی (که در احیای تراث فلسفی و عرفانی و شناساندن آنها به مجامع علمی داخلی و خارجی توفیق کاملی داشت)، علامه سید محمد حسین طهرانی، آیةالله شیخ محمدتقی مصباح یزدی، آیةالله شهید مطهری، آیةالله علامه حسن زاده آملی و آیةالله جوادی آملی اشاره کرد.
۸) آیةالله شیخ محمدتقی بهجت (م ۱۴۳۰)
ایشان از شاگردان سلوکی آقا سیدعلی قاضی در نجف بودهاند. در کتابها از ایشان کرامات و مکاشفات فراوانی آمده است. نماز جماعت ایشان و احوال عرفانی و گریستن ایشان در نماز نزد مردم مشهور بود.
ایشان تألیفاتی در فقه و اصول دارد که اغلب آنها به چاپ نرسیده است. از ایشان دستورالعملهای اخلاقی فراوانی به جای مانده است که بیش از هر چیز، بر انجام واجبات، ترک محرمات و رفتار بر طبق موازین دینی و اسلامی تکیه دارد.
۹) علامه حسن حسنزاده آملی (م ۱۴۴۳)
ایشان در واقع آخرین حکیم ذوفنون از سنخ حکمای بزرگ گذشته بود. در سلوک و مقامات عرفانی دارای عالیترین درجات بودند که گوشهای کوچک از مکاشفات خود را در کتاب «انسان در عرف عرفان» ذکر نمودهاند.
ایشان آثار فراوانی در زمینههای مختلف عرضه کردند که برخی از آنها عبارتند از: تصحیح و تعلیق اسفار و اشارات، شرح منظومه، شرح تمهیدالقواعد، شرح فصوص قیصری، دروس معرفت نفس، دروس هیئت، مسائل النفس و دهها رساله دیگر. از جمله آثار علامه حسن زاده که در تکمیل فصوص الحکم ابن عربی است، اضافه کردن یک فص به بیست و هفت فصّ آن کتاب است با نام «فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة» و شرحی که خود بر آن نوشتهاند.