امکان دستیابی به معارف شهودی
همانطور که در درس دوم بیان شد، عرفان عملی و سلوک، راه وصول به عرفان نظری است. اما آیا این راه باز است و میتوان با تصفیهی باطن و مجاهدت به معرفت دست یافت؟
از دیدگاه عقلی مطابق با نظامهای فلسفی اسلامی، نه تنها روش شهودی در کسب معارف ممکن است، بلکه بهترین راه شناخت واقعیت به شمار آمده است تا آنجا که شیخ اشراق کسی را که فقط به بحثهای ذهنی پرداخته و حقایق را با شهود و مکاشفه درنیافته است، حکیم و فیلسوف نمیشمارد.
از دیدگاه نقلی نیز نه تنها راه معرفت شهودی باز است، بلکه به آن تشویق و ترغیب شده است و آیات و روایاتی همچون: «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»، «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة»، «غضوا ابصارکم ترون العجائب»، «و انر ابصار قلوبنا بضیاءنظرها الیک ...» و حدیث معراج و دهها بحث قرآنی و حدیثی دیگر، بر این موضوع (ترتب معارف شهودی بر عرفان عملی) دلالت دارند.
از دیدگاه تجربی نیز دستیابی به معارف شهودی از طریق سلوک عملی امری است که در مکانها، زمانها و فرهنگهای مختلف به ثبوت یقینی رسیده است و وجود هزاران هزار پیامبر الهی صلوات الله علیهم اجمعین و اوصیای ایشان علیهم السلام و اولیا و صاحبان کرامت و معرفت قدس الله اسرارهم واضحترین دلیل بر درستی این راه است.
تأثیرات عرفان عملی و نظری بر یکدیگر
تأثیر عرفان عملی (سلوک) در عرفان نظری (معرفت شهودی)، تسبیبی و تولیدی است ، زیرا عرفان نظری نتیجه و محصول عرفان عملی است. سالک در طی راه سلوک به تدریج به مشاهداتی دست مییابد و به ویژه در منزل فنا و سپس مقام بقای پس از فنا، کلیت نظام هستی، چینش عوالم و حقیقت اشیا را مشاهده میکند و در پی آن معرفتی از سر حضور و شهود به وی روی میآورد که حقیقت عرفان نظری است. پس هر چه راه سلوک دقیقتر و زیرنظر استاد کاملتر و با رعایت شئون شریعت همراهتر باشد، مشاهدات زلالتر و معارف برتر به دست خواهد آمد و به این ترتیب درجات عارفان تعدد مییابد.
(البته این تأثیرگذاری در شرایط عادی و برای عموم انسانهاست، اما گاهی بدون پیمودن طریقت و تحمل مشقات سلوک، برای برخی اشخاص استثنایی که با عوالم قدسی مناسبت ذاتی دارند شهود حقایق حاصل میشود که چون این افراد در اقلیت هستند، انبیای الهی آنها را موردنظر قرار ندادهاند و برای سایرین ضرورت سلوک انکارناپذیر است.)
درباره تأثیر عرفان نظری در عرفان عملی باید گفت که اولا عرفان نظری و رسیدن به معارف شهودی، علت غایی سلوک و سرّ شکلگیری عرفان عملی است. ثانیا کسی که به حقایق عرفان نظری معرفت یافته است میتواند به تحلیل دقیق هستیشناسانه از منازل پیموده شده بپردازد و جایگاه درست هر یک و هدف نهایی سلوک را به خوبی نشان دهد. این امر برای سالکان بعدی و تربیت نفوس بشری اهمیت فوقالعاده ای دارد و از بسیاری رهزنیها و آسیبها جلوگیری میکند.